۱۳۹۷ شهریور ۱۶, جمعه

نسخه تزریق امید در شرایط بحران سرنگونی!

لينك به منبع:

نسخه تزریق امید در شرایط بحران سرنگونی!

تزریق امید!
تزریق امید!
روز ۱۳شهریور ۹۷ آخوند جنتی در جلسه خبرگان ارتجاع که به‌نظر می‌رسد موضوع آن در بردن ولی‌فقیه ارتجاع به‌عنوان مسئول اصلی فروپاشی اقتصاد و اوضاع فاجعه‌بار اجتماعی است، به سران قوا توصیه کرد «با مردم حرف بزنید» چون «مردم ناراضی هستند».
آخوند جنتی از کارگزاران حکومتی خواست «این حس را به مردم منتقل کنند» که حاکمیت «درد مردم را فهمیده و با آن همراه است» و خلاصه به سران سه‌قوه هم توصیه کرد به مردم امید بدهند و به مردم بگویند «مشکلات را حل خواهند کرد».
خامنه‌ای هم در روز ۱۵شهریور در دیدار با خبرگان رژیم به دست‌اندرکاران نظام توصیه کرد «ویروس بدبینی را نباید گسترش داد» و از فضای درهم‌ریخته نظام و جنگ‌وجدال باندی انتقاد کرد.
او «وضعیت» ‌را «خطرناک» دانست و گفت: «ویروس بدبینی نسبت به دولت، مجلس، قوه‌ٔ قضاییه و نهادهای انقلابی، بد است».
ولی‌فقیه ارتجاع از عوامل حکومتی درخواست «اعتما سازی» کرد و گفت: «مردم بایستی با دستگاههای مدیریتی کشور چه دستگاه قضایی، چه قوه مجریه و بقیه دستگاهها بایستی انسجام پیدا کنند. البته بخش مهمی از این اعتمادسازی به عهده خود دستگاه‌ها است یعنی خود دولت، خود قوه قضاییه، خود دستگاههای دیگر بایستی رفتارشون، عملشان جوری باشد که جلب اعتماد بکند».
بدین ترتیب او هم خواستار این شد که در میان مردم و عوامل حکومتی امید و خوش‌بینی تزریق شود.
تنها خامنه‌ای و آخوند جنتی نیستند که به فکر امید دادن به مردم و جلب اعتماد آنها افتاده‌اند، بلکه امید دادن به مردم اکنون ورد زبان اکثر سردمداران و ایادی رژیم شده است و همه دارند نسخه امید برای مردم می‌پیچند.
آخوند مصطفی رستمی، مهره تازه گماشته شده خامنه‌ای در رأس «نهاد رهبری در دانشگاه‌ها»، مدعی شد: «در حال حاضر اصلی‌ترین مساله، یک جریان تهاجمی است که تمام داشته‌های جامعه را هدف قرار داده و به‌دنبال تزریق روحیه ناامیدی و ناتوان کردن جامعه و بی‌اعتماد کردن عناصر جامعه به یکدیگر است». وی هشدار داد: «این مسأله خطرناکی است و کار را سخت می‌کند».(روزنامه وطن امروز ۱۴شهریور ۹۷)
آنچه را که آخوند رستمی «بی‌اعتمادی عناصر جامعه به یکدیگر» می‌نامد، محسن پیرهادی، سرکرده یک باند وابسته به خامنه‌ای، واضح‌تر بیان کرده و گفته است: «۲جریان اصول‌گرا و اصلاح‌طلب با اشتباهات متعدد، حمایت اجتماعی خود را از دست داده‌اند».(روزنامه رسالت ۱۴شهریور ۹۷)
روزنامه آرمان هم در روز ۱۴شهریور ۹۷ شرایط را بحرانی ارزیابی کرد چرا که: «در اثر ازهم‌گسیختگی نظم فکری در ساختار تصمیم‌گیری، بازیگران رسمی نقش خود را از دست داده‌اند». این روزنامه در ادامه تأکید می‌کند: «این فرایند با ایجاد نااطمینانی خیلی سریع آثار خود را در جامعه می‌گذارد. جامعه کنونی ایران... جامعه‌‌یی هراسان نسبت به وضعیت بد اقتصادی است».
مجلس ارتجاع نیز در روزهای اخیر در هراس از پیامدهای انفجاری اوضاع اقتصادی-اجتماعی، متشنج بود و اعضای مجلس تلاش می‌کردند با متأثر نشان‌دادن خود، به خیال خود امید و اعتماد به مردم یا در واقع نیروهای رژیم تزریق کنند.
آخوند موسوی لاریگانی، یکی از اعضای مجلس ارتجاع، در ۱۴شهریور ۹۷ گفت: «وضعیت ارز بحرانی است. چرا باید درآمد مردم به ریال باشد اما تمامی هزینه‌های آنها به دلار باشد. چه کسی پاسخگوی این‌همه اختلاس در کشور است. فرض محال ثروت چپاول شده به بیت‌المال برگردد، هیچ حساب کرده‌اید هزینه ضربه‌ای که به روح ملت و آبروی نظام اسلامی وارد می‌شود چقدر است»؟
محمد حسن‌نژاد، یک عضو دیگر مجلس ارتجاع، در نطق اضطراری خود به زبان آورد: «اما نطق اضطراری بحث اضطرار روزمان هست بحث گرانیها بحث رکود، بحث نابسامانی اقتصادی بحث این‌که وقتی صبح از خواب پا می‌شویم نمی‌دانیم یک ساعت بعد چه اتفاقی می‌افتد»؟
ملاحظه می‌شود به‌رغم این‌که رئیس خبرگان ارتجاع توصیه می‌کند که سردمداران حاکمیت به مردم و نیروهای خودشان تزریق امید کنند، یعنی این‌که وعده سرخرمن بدهند، هنوز مرکب حرف‌هایش خشک نشده است دیگر هم‌گنانش در غالب و پوش امید دادن به نیروهای وارفته‌شان گرد یاس و نومیدی می‌پراکنند.
زیرا آنها بیش از هر کس دیگر می‌دانند که اوضاع حاکمیت از همه لحاظ و به‌خصوص در زمینه اجتماعی و اقتصادی خراب است و هیچ امیدی هم برای بهبود این وضعیت و برون‌رفت آن از مخمصه ورشکشتگی و بن‌بست وجود ندارد.
آنان به‌خوبی می‌دانند که همگی در یک کشتی شکسته و در حال غرق‌شدن نشسته‌اند که هیچ امیدی برای نجات این کشتی و سرنشینانش وجود ندارد،‌ بنابراین در چنین شرایطی چگونه می‌توانند با توجه به چشم‌انداز شومی که در انتظار نظام است نوید امیدواری بدهند.
هیچ روزنه امیدی در ناصیه این حکومت نیست و نااطمینانی در بین مهره‌هایش نسبت به آینده نیز واقعیتی انکارناپذیر است.
آن روزنامه(آرمان) اعتراف می‌کند ازهم‌گیسختگی نظم فکری در ساختار سیاسی وجود دارد و بازیگران رسمی(بخوانید سردمداران رژیم و دولت روحانی) نقش خود را از دست داده‌اند. یعنی این‌که سردمداران‌ آن نیز نمی‌توانند این کشتی توفان‌زده را از تلاطم سرنگونی نجات بدهند، زیرا شیرازه امور از دستشان خارج شده است و نظم فکری‌ از هم گیسخته‌ است. اوضاعی که ناشی از بحران سرنگونی است که لاجرم به سقوط قطعی آن منجر خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر