۱۳۹۷ مرداد ۸, دوشنبه

مروری بر رسانه‌های حکومتی – دوشنبه ۸مرداد ۹۷

لينك به منبع:

مروری بر رسانه‌های حکومتی – دوشنبه ۸مرداد ۹۷
در روزنامه‌های دوشنبه هشتم مرداد گرانی ارز و سکه بیشترین مطالب و تیترها را به خودش اختصاص داده. در کنارش ابراز امیدواریهای ظریف برای حفظ برجام و امیدواری به بسته اروپا دیده می‌شه که البته در روزنامه‌های باند ولی‌فقیه به این اظهارات پاسخ دادن. مسئلة‌ تحریمهای در پیش رو توسط آمریکا و اذعان به انزوای اجتماعی نظام و کسانی که تحت عنوان نخبه برای رژیم کار می‌کنند از جمله مطالب روزنامه‌های همسو با باند روحانی است. دریوزگیهای باند مغلوب برای کسب کرسی در دولت روحانی کماکان در روزنامه‌های حکومتی ادامه داره. در شماره امروز حرفهای تاجزاده را انعکاس داده‌اند. سوزوگداز از موقعیت مقاومت ایران هم موزیک متن روزنامه‌های حکومتی شده. مثلاً روزنامه‌ وطن امروز زیر عنوان رایزنی مستمر ترامپ با مجاهدین نوشته« اسنادی که در وزارت دادگستری آمریکا به ثبت رسیده نشان می‌دهد «رودی جولیانی» و «جان بولتون» ۵بار از زمان روی کار آمدن ترامپ با (مجاهدین) دیدار کرده و با آنها درباره مسائل مختلف از جمله آشوب‌ها در ایران رایزنی کرده‌اند».
هشدار به پیامدهای گرانی در روزنامه‌های باند روحانی با یادآوری شرایط انفجاری جامعه و توصیه به ضرورت مذاکره همراه شده. ابتکار نوشته: «در این وضعیت که شهروندان ایرانی به‌ویژه مزد و حقوق بگیران در اندوه و خشم به سرمی‌برند و می‌بینند درآمدشان چون برف در برابر آتش سوزان برپا شده از سوی بازار دلار آب و ذوب می‌شود و به آسمان می‌رود بدترین روزگار را دارند. دولت آقای روحانی در این وضعیت چه گزینه‌هایی در پیش دارد؟ » ابتکار در ادامه نوشته: «دولت روحانی اگر جوهر ایستادگی در برابر منتقدان و مخالفان تندرو را دارد می‌تواند درباره ضرورت لابی‌گری در این شرایط با اصلی‌ترین خصم خارجی ایران توضیح دهد و شرایطی را در اندازه شرطهای اروپاییها بپذیرد و با کاهش تنش بازار ارز را رام کند».
این روزنامه همسو با باند روحانی در ضرورت استعفای روحانی نوشته: «استعفای دولت چندین نتیجه مثبت خواهد داشت. نتیجه مثبت نخست بازکردن یک راه برای جامعه ایرانی است که می‌تواند بدیع باشد و ایرانیان را وارد دوران مدرن کند».
جهان صنعت هم ابتدا به اوضاع فروپاشیده اقتصادی اشاره کرده از جمله تأکید کرده: «گروهی منابع مالی زیادی در اختیار دارند و با ایجاد تنش در فضای اقتصادی احساس ناامنی کرده و با تبدیل سرمایه‌های خود اقدام به خروج منابع مالی از کشور می‌کنند. برخی نیز افرادی هستند که برای تضمین آینده فرزندان خود آنها را به‌منظور ادامه تحصیل به خارج از کشور هدایت می‌کنند. این مسیر نیز منجر به خروج ارز از کشور می‌شود و همین روند نیز کاملاً اجتناب‌ناپذیر است.
علاوه بر ساختار فعلی اقتصاد، تحولات اخیر نشان‌دهنده سیاستهایی است که امکان مبادلات پولی را از ایران گرفته و شرایط بین‌المللی به واقع به نفع مردم و کشور نیست. پیش از این جابه‌جایی‌های مالی کشور از مسیر عمان و دوبی انجام می‌شد، امروز اما این امکان حذف شده و کشورهای حوزه خلیج‌فارس همکاری بیشتری نسبت به گذشته با آمریکا دارند».
جهان صنعت سپس نوشته است:« امید آن می‌رود تا دولت شرایط را درک کرده و با دانش کافی تصمیم به مذاکره‌ای خردمندانه بگیرد».
روزنامه آرمان هم نوشته: «در هر تحول و چرخش در سیاست‌ها، اگر مردم طلیعه گشایشی در تنگناهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و نیز صلح‌طلبی ببینند، به تدریج دلگرم می‌شوند. و طبعاً در نبود چنین حضور و مشارکتی، آینده‌ای پرابهام خواهد بود».
هشدار به ناکارآمدی و بی‌عملی دولت در بحران ارز موضوع مقالات متنوعی در روزنامه‌های همسو با دولت روحانی است.
یحیی آل اسحاق از باند مؤتلفه در روزنامه آرمان نوشته «بالا رفتن اینگونه‌ٔ قیمت دلار و طلا احتمالاً یک نوع مچ‌انداختن پشت صحنه‌ای‌ با رئیس جدید بانک مرکزی و تست کردن اوست تا ببینند توانایی‌اش چقدر است و اگر بتوانند او را بشکنند که آن وقت دیگر جاده صاف می‌شود و جلو می‌روند.
واقعیت این است که این‌گونه دیکته می‌کنند و خیلی خطرناک است. یعنی در بقیه مولفه‌های اقتصادی مثل کالا یا ارزهای مختلف به همین ترتیب اثرگذار خواهد بود.
متأسفانه دولت به‌رغم داشتن نسخه عملیاتی، تعلل می‌کند. با این‌که از نظر قانونی، شورای پول و اعتبار دو روز قبل تصمیم گرفته و احتیاج به مصوبه جای دیگری ندارد و می‌تواند اعمال شود و همه یعنی هم مجلس، هم صاحبنظران و هم خودشان قبول دارند که کار درستی است، ولی باز تعلل می‌کنند و گفته می‌شود که باید در ستاد دیگری هم تصویب شود درصورتی که احتیاج به تصویب ستاد نیست. وقتی مردم می‌بینند هیچ عکس‌العملی نیست، چرا قیمت تا ۱۵هزار تومان نرود؟»
در ادامه این مطلب هشدار داده است که «سؤال این است که بیماری معلوم، نسخه هم معلوم، اما چرا کاری نمی‌کنند؟ می‌توانیم از تجربیات مشابه جهانی استفاده و آن را عملیاتی کنیم. نظام تصمیم‌گیری کند و تحفظ دارند. چرا آنچه همه می‌گویند درست است را انجام نمی‌دهید؟ چرا مسأله فوری را دست‌گردان می‌کنید؟ به‌نظر می‌رسد آقایان باید یکبار دیگر نمایشنامه «هملت» را بخوانند تا به یاد بیاورند در تعلل چه بلاهایی سر هملت آمد. فراموش نکنیم که در تأخیر، آفت است و فرصتها از دست می‌رود».
حمله به ظریف به‌خاطر این‌که گفته نسبت به برجام کفران نعمت شده هم موضوع اصلی اغلب روزنامه‌های باند خامنه‌ای هست.
کیهان نوشته: «در پاسخ به این اظهارنظر ظریف باید گفت که برجام آمریکا را در اعمال تحریم‌های ضدایرانی معتاد کرد... زیرا (دولت روحانی) با مدل برجام به آمریکا ثابت کرد که در برابر فشار و تهدید عقب‌نشینی می‌کند، امتیاز می‌دهد و حتی اگر آنها برجام را پاره پاره هم کنند، اینجا رفتار آمریکایی‌ها توجیه می‌شود!». جوان هم نوشته: « باورپذیرتر است که بپذیریم نظام ریاضیاتی جهان به هم ریخته و دو به اضافه دو از این پس می‌شود پنج، تا بپذیریم که برجام یک معاهده کامل بود و آمریکا و اروپا در به هم خوردن آن و رسیدن ایران به وضع کنونی، نقشی ایفا نکردند و یا اگر هم نقشی داشته‌اند، معلول کفر نعمت منتقدان برجام بوده است!».
اذعان به فساد در نظام در وحشت از خشم مردم توسط مهره‌های مختلف برای در بردن خودش به روزنامه‌های حکومتی هم کشیده.
مثلاً جمهوری اسلامی نوشته: «نماینده ایذه و باغملک در مجلس،گفت در ۴۰سال گذشته حدود ۲۰۰خانواده سرنوشت این کشور را به گروگان گرفته و از این وزارتخانه به آن وزارتخانه رفته‌اند».
اذعان به انزوای اجتماعی نظام و نخبگانش موضوع چند مقاله در روزنامه‌های پنجشنبه است:
آرمان نوشته «امروز بسیاری از اندیشمندان، صاحب‌نظران و صاحبان سبک تفکر جامعه دچار یک نوع وادادگی و ناامیدی از محیط سیاسی شده‌اند که دلیل آن هم به بهره‌برداریهای ابزاری از اندیشه‌هایشان باز می‌گردد...» سیاست‌گریزی سخت‌ترین وضع سیاست ملت ایران در مواجهه با محیط هدف این جامعه ملی محسوب می‌شود. نباید تصور داشت مردم ایران از سیاست گریزان شده‌اند بلکه این مردم از نخبگان سیاسی دو طیف اصول‌گرا و اصلاح‌طلب گریز دارند؛ چرا که شعارهای گوناگونی را در این چهار دهه از این دو طیف شنید‌ه‌اند، لذا دو طیف اصول‌گرا و اصلاح‌طلب مجبور هستند یا خود را با نیروهای اجتماعی همآهنگ کنند یا این‌که در آینده با چالشهای بسیار جدی در برابر ملت ایران رو‌به‌رو خواهند بود..

سخنان ژان فرانسوا لوگاره، شهردار منطقه یک پاریس در گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس

لينك به منبع:

ژان فرانسوا لوگاره، شهردار منطقه ۱ پاریس
ژان فرانسوا لوگاره، شهردار منطقه ۱ پاریس
به‌نام هیأت نمایندگی منتخبان فرانسه،
به همراه همکارم «ژان پیر مولر»، مشاور کمیته استانی استان «وال دواز» و رئیس مشترک «کمیته شهرداران فرانسه برای ایران دموکراتیک» و همراه با حدود ۱۰۰تن از شهرداران و منتخبان فرانسه که در اینجا دیده می‌شوند، به حضورتان در فرانسه، مهد حقوق‌بشر، خیرمقدم می‌گوییم. با وفاداری به شعار محوری کشور ما که «آزادی،‌ برابری، برادری» است. شعاری که بر سردر هر شهرداری نوشته شده، ما تصمیم به حمایت از مقاومت ایران گرفتیم. ما از تلاش‌های خستگی‌ناپذیر این مقاومت برای برقراری یک دموکراسی در ایران حمایت می‌کنیم.
تعداد ۱۴هزار تن از ما(شهرداران) طی سالیان اخیر چنین تعهدی را پذیرفته‌ایم و به این تعهد پایبند خواهیم ماند،‌ تا پیروزی آرمان آزادی و رئیس‌جمهور آن، مریم رجوی.
برنامه ۱۰ ماده‌ای ایشان شامل تعهد به برقراری یک ایران آزاد، لغو حکم اعدام، برابری زن و مرد و جدایی دین از دولت است. این همان اصول و ارزش‌هایی است که به‌رغم هر اختلاف سیاسی بر آن وحدت داریم.
در این مبارزه تا آخر کنار شما خواهیم بود، ‌برای آلترناتیوی دموکراتیک که توان سرنگونی استبداد مذهبی را دارد، استبدادی که مستمراً منشأ تولید بی‌ثباتی در خاورمیانه و ناامنی در کشورهای ماست، به‌دلیل حمایتش از تروریسم و افراط‌گرایی و به نام اسلامی انحرافی.
قیام‌هایی که از اول امسال در شهرهای ایران رخ می‌دهد، اعتصاب‌های متعددی که حکومت آخوندها را فلج کرده، درگرگونی‌های بزرگی را در کشورتان نوید می‌دهند. رنجها و فداکاری‌های اعضای مقاومت شما، به‌زودی توسط مردم ایران و توسط تمام بشریت مورد تقدیر قرار خواهد گرفت.
امیدوارم روزی فرابرسد که رئیس‌جمهور شما مریم رجوی همان سخنان تاریخی ژنرال دوگل را در تهران تکرار کند که: «ایران مورد اهانت قرار گرفت، ایران را درهم‌شکستند، ایران را شهید کردند، ‌ولی ایران آزاد شد».

FATF چیست و چرا در رژیم ایران مطرح شده است؟

لينك به منبع:

FATF یا گروه ویژه اقدام مالی، تأسیس‌شده توسط کشورهای عضو G۷ است.
این سازمان سال‌هاست که با هدف شفافیت مالی و مبارزه با پولشویی فعالیت خود را در سرتاسر جهان گسترش داده است.
FATF بعد از وقایع ۱۱ سپتامبر، مبارزه با امکانهای کمک مالی خود تعریف کرده است.
عراقچی:
اروپایی‌ها به ازای ماندن در برجام، تصویب FATF را از رژیم ایران خواسته‌اند.

موافقین FATF در رژیم ایران

حسن روحانی لایحه FATF را به مجلس ارائه کرد.
کواکبیان از باند روحانی، گفت:
اگر این لایحه تصویب نشود
نمی‌توانیم مجاهدین را در کشورهای مختلف
به‌عنوان تروریست پیگیری کنیم.


مخالفان FATF در رژیم ایران

کمالی‌پور عضو مجلس رژیم گفت: در چنین وضعیتی پیوستن به کنوانسیون پالرمو نوعی خود تحریمی خواهد بود.
آخوند پژمانفر عضو دیگر مجلس ارتجاع گفت: خطرات پیوستن به اف.ای.تی.اف به مراتب از برجام بیشتر است و همه ما باید مجلس را متقاعد کنیم با دست خودش به نظام خیانت نکند.
نمایندگان مجلس رژیم می‌گویند اگر تصویب کنیم دیگر صدور انقلاب (تروریسم) نمی‌توانیم بکنیم و به گروه‌های جهادی (تروریستی) نمی‌توانیم کمک کنیم.
خامنه‌ای تا کنون با این لایحه نه صریحاً مخالفت کرده و نه موافقت و بحران درونی رژیم بر سر تصویب لایحه FATF هنوز ادامه دارد.

آسوشیتدپرس: پول ایران سقوط می‌کند

لينك به منبع:

افزایش نرخ دلار در ایران
افزایش نرخ دلار در ایران
سقوط پول ایران بی‌سابقه است. این سقوط هم‌چنان ادامه دارد و روز یکشنبه به رکورد تاریخی رسید.

خبرگزاری آسوشیتدپرس ۲۹ژوئیه۲۰۱۸ـ ۷مرداد۹۷
پول ملی ایران هم‌چنان به حرکت در سراشیب ادامه می‌دهد در حالی که تحریمهای ثانویه آمریکا در چشم‌انداز است. روز یکشنبه شاد افت جدیدی بودیم در حالی که تبادل ارز در بازار سیاه رونق می‌گیرد.
ریال ایران روز شنبه از ۹۸۰۰۰ریال در برابر یک دلار به ۱۱۲۰۰۰ریال در برابر دلار رسید.
نرخ تبادل ارزی که دولت برای دلار تعیین کرده بود ۴۴۰۷۰ بود در مقایسه با اول ژانویه که ۳۵۱۸۶ بود.

مارک دو بوویتز: سقوط ریال، شکست کامل جمهوری اسلامی

مارک دو بوویتز مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسیها در واشنگتن:
از دلاری ۷۰ریال در ۱۹۷۹ تا دلاری ۱۱۵هزار و ریال امروز.
سقوط نرخ ریال در برابر دلار نشان‌دهنده شکست کامل جمهوری اسلامی است.


سقوط ریال و تعمیق بحران در ایران

با عبور نرخ دلار از مرز ۱۱هزار تومان و قیمت سکه طلا از چهار میلیون و چهارصد هزار تومان بحران اقتصادی و سیاسی که سراسر رژیم آخوندی را فراگرفته هر چه عمیق‌تر می‌شود.
همزمان با بالا رفتن نرخ دلار نیروهای سرکوبگر انتظامی و اطلاعاتی در وحشت از بالا گرفتن اعتراضات مردمی در بازار بزرگ تهران و بسیاری مناطق دیگر مانند میدان فردوسی و چهار راه استانبول مستقر شدند. در چهار راه جمهوری و مقابل پاساژ علاءالدین موتورسواران ضدشورش مستقر شدند.
عصر روز یکشنبه ۷مرداد، جمعیت زیادی از جوانان و بازاریان و کسبه در سبزه میدان تهران تجمع کردند که با یورش مأموران انتظامی و لباس شخصی‌ها روبه‌رو شدند.
در تهران مغازه‌های بازار بزرگ، پله آهنی و صنف طلافروشان و در اصفهان بازار ابزار و ماشین‌آلات در اعتصاب هستند.
بانک مرکزی که به‌تازگی روحانی رئیس آن را به‌خاطر مقابله با بحران اقتصادی به‌ویژه بحران ارزی عوض کرده است در یک اطلاعیه مسخره «تحولات اخیر در بازار ارز و طلا» را «عمدتاً ناشی از توطئه دشمنان کشور و در راستای ایجاد التهاب در اقتصاد و سلب آرامش روانی از مردم» توصیف کرد (رسانه‌های حکومتی-۷مرداد).
بحران همه‌جانبه اقتصادی از یک سو حاصل چپاولهای نجومی و نهادینه شده توسط خامنه‌ای، سپاه پاسداران و سردمداران ریز و درشت این رژیم و از سوی دیگر ناشی از به هدر دادن سرمایه‌های مردم ایران در سرکوب وحشیانه، پروژه‌های ضد ملی اتمی و موشکی و جنگ‌افروزی خارجی و صدور تروریسم و بنیادگرایی است.

بیشتر بخوانید

سخنگوی مجاهدین: زهره ترک شدن رژیم و باندهای فاشیستی از اخطار ترامپ و اثبات حرفها و مواضع مجاهدین

لينك به منبع:


۱۳۹۷ مرداد ۷, یکشنبه

قطعنامه ارائه شده به کنگره آمریکا در حمایت از آلترناتیو دموکراتیک شورای ملی مقاومت

لينك به منبع:

قطعنامه  ۱۰۳۴ در حمایت از آلترناتیو دموکراتیک شورای ملی مقاومت
قطعنامه ۱۰۳۴ در حمایت از آلترناتیو دموکراتیک شورای ملی مقاومت
قطعنامه شماره ۱۰۳۴ توسط مک کلینتاک، گسار و تد پو به کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا ارائه شد. این قطعنامه طرح حمله تروریستی به گردهمایی ایران آزاد در پاریس را محکوم می‌کند و می‌نویسد:‌ با توجه به نقش دیپلمات رژیم ایران اسدالله اسدی در طرح تروریستی ضروری است آمران این طرح علیه اپوزیسیون ایران به دست عدالت سپرده شوند.
قطعنامه ارائه شده به کنگره آمریکا از برنامه ۱۰ماده‌یی مریم رجوی حمایت می‌کند و خواستار به‌رسمیت شناختن آلترناتیو دموکراتیک شورای ملی مقاومت شده است.

متن کامل قطعنامه ۱۰۳۴

از آنجایی که در تاریخ ۲ژوئیه ۲۰۱۸ دفتر دادستانی فدرال بلژیک خنثی شدن یک توطئه تروریستی علیه گردهمایی "ایران آزاد ۲۰۱۸- آلترناتیو" که در ۳۰ژوئن ۲۰۱۸ در حمایت از مبارزه مردم برگزار شد، را اعلام کرد؛
از آنجایی که گردهمایی ایران آزاد آغاز شده بود تا حمایت از برنامه ده ماده‌ای پرزیدنت اپوزیسیون ایران خانم مریم رجوی برای آینده ایران را به نمایش بگذارد، برنامه‌ای که فراخوان به حق جهانشمول برای رأی دادن، انتخابات آزاد می‌دهد و از برابری جنسی، مذهبی و قومی دفاع می‌کند و به اقتصاد بازار آزاد پایبند است؛
از آنجایی که این برنامه فراخوان به برقراری یک جمهوری در ایران مبتنی بر جدایی دین و دولت می‌دهد و یک ایران غیراتمی را مجسم می‌کند؛
از آنجایی که این برنامه متعهد به لغو قانون شریعت که توسط رژیم ایران اجرا می‌شود و یک سیاست خارجی مبتنی بر همزیستی مسالمت‌آمیز و صلح و همکاری بین‌المللی و منطقه‌ای و همچنین احترام به منشور ملل‌متحد می‌شود؛
از آنجایی که مقامات ارشد دولتی، نظامی و امنیت عمومی در ایران به مدت دهه‌ها دستور نقضهای فاحش حقوق‌بشر و اقدامات تروریستی را داده‌اند یا این اعمال را مرتکب شده‌اند؛
از آنجایی که یک دیپلمات ارشد رژیم ایران مستقر در سفارت ایران در وین، اتریش که وی نیز در ارتباط با توطئه تروریستی برنامه‌ریزی شده زمانی که در آلمان بود، دستگیر شد؛
از آنجایی که دیپلمات ایرانی در بلژیک در ارتباط با توطئه تروریستی متهم شده است و در آلمان متهم به ”فعالیت به‌عنوان یک مأمور خارجی و توطئه برای ارتکاب قتل“ شده؛
از آنجایی که یک مقام ارشد وزارت‌خارجه در تاریخ ۱۰ژوئیه ۲۰۱۸ گفت که "ایران از سفارتخانه‌ها به‌عنوان یک پوش برای طراحی حملات تروریستی استفاده می‌کند" و این‌که "تازه‌ترین نمونه توطئه‌یی است که بلژیک خنثی کرد و ما با یک دیپلمات ایرانی خارج از سفارت اتریش به‌عنوان بخشی از طرح برای بمب‌گذاری در یک گردهمایی رهبران اپوزیسیون ایران در پاریس مواجه بودیم"؛
از آنجایی که مقام وزارت‌خارجه از "همه کشورها خواست تا در رابطه با استفاده ایران از سفارتخانه‌ها به‌عنوان پوش دیپلماتیک برای طراحی حملات تروریستی هوشیار باشند"؛

ابراز نگرانی وزارت‌خارجه آمریکا از طرح تروریستی

از آنجایی که وزیر خارجه مایک پمپئو در رابطه با استفاده رژیم ایران از سفارتهایش برای طراحی فعالیتهای تروریستی در اروپا از جمله "توطئه بمب‌گذاری در یک گردهمایی گروه اپوزیسیون ایران در فرانسه در ۳۰ژوئن ۲۰۱۸ ابراز نگرانی کرد؛
از آنجایی که چندین مقام برجسته سابق دولت ایالات متحده، سه ژنرال بازنشسته آمریکایی، کارمندان کنگره و هزاران شهروند ایالات متحده در این گردهمایی شرکت کردند؛ و
از آنجایی که یک گروه بزرگ دوحزبی از اعضای کنگره از قطعنامه ۴۷۴۴ حمایت کردند و از "تلاشهای انجام شده توسط مردم ایران برای پیشبرد برقراری آزادیهای بنیادین که بنیاد ظهور یک سیستم سیاسی آزادانه انتخاب شده، باز، غیرفاسد و دموکراتیک را می‌گذارند": الآن به دلایل بالا مشخص باشد که مجلس نمایندگان
  1. حملات تروریستی قبلی و کنونی تحت حمایت دولت ایران علیه شهروندان آمریکا، مقامات ایالات متحده و مخالفان ایرانی را محکوم می‌کند؛
  2. توطئه تروریستی رژیم ایران علیه شهروندان ایالات متحده و سایر شرکت‌ کنندگان گردهمایی "ایران آزاد ۲۰۱۸- آلترناتیو" در پاریس را محکوم می‌کند؛
  3. به آژانسهای ذیربط دولت ایالات متحده فراخوان می‌دهد که با متحدان اروپایی کار کنند تا مقامات ایران پشت این توطئه را شناسایی کنند و در مقابل عدالت قرار دهند؛
  4. در کنار مردم ایران ایستاده است که درگیر اعتراضات ادامه‌دار، مشروع و مسالمت‌آمیز علیه یک رژیم سرکوبگر و فاسد هستند؛ و
  5. حقوق مردم ایران و مبارزه‌شان برای برقراری یک جمهوری دمکراتیک، سکولار و غیرهسته‌یی را به‌رسمیت می‌شناسد.

بیشتر بخوانید

معنای به دام افتادن خامنه‌ای در باتلاق تروریسم (گفت‌وگو با محمدعلی توحیدی)

لينك به منبع:

محمدعلی توحیدی
سؤال: این هفته روزنامه حکومتی «وطن امروز» در مورد دستگیری اسدالله اسدی ـ دیپلمات تروریست رژیم ـ‌ نوشته بود: «این موضوع حکم یک فاجعه دیپلماتیک را در طول حیات نظام جمهوری اسلامی دارد...سکوت وزارت امور خارجه در قبال این موضوع، غیرقابل توجیه و حیرت‌انگیز است».
هفته پیش هم روزنامه کیهان در بارهٔ همین دیپلمات تروریست و این موضوع نوشته بود: «دیپلمات ایرانی حاج اسدالله اسدی یکی از یادگارهای دوران دفاع مقدس است. در این رابطه هر روز خبری تأسف‌بارتر درباره ضعف و انفعال دستگاه دیپلوماسی دولت تدبیر و امید منتشر می‌شود».
آیا این‌ها بخشی از دعوای تغییر کابینه و بحران درونی رژیم است که شاهد هستیم یا به همین موضوع خاص برمی‌گردد؟
محمدعلی توحیدی: وقتی همان روزنامه‌ای که اشاره کردید، می‌گوید «یک فاجعه دیپلماتیک در طول حیات نظام جمهوری اسلامی»، این نشان می‌دهد که موضوع فراتر از دعوای بین این باند و آن باند و کابینه و یا یک موضوع تاکتیکی است. علت آن هم قابل فهم است. یک دیپلمات رژیم، یک مأمور مخفی و مهره‌ی مهم اطلاعات آخوندی ـ که کیهان می‌گوید یکی از یادگارهای دفاع مقدس است ـ‌ با پاسپورت دیپلماتیک در حال حمل‌‌ و نقل و تحویل بمب و دستور یک عملیات تروریستی و در حین ارتکاب جرم توسط پلیس اروپا و با حکم اروپایی دستگیر می‌شود. حالا جرم و هدف چیست؟ هدف، یک جمعیت انبوه و یک گردهمایی عمومی مردم و علاوه بر آن شخصیتها و اتباعی از چندین کشور و پنج قاره جهان بوده است. یک چنین هدفی، بمبی، پاسپورت دیپلماتیکی و چنین مهره‌یی به دام افتاده است.
بنابراین این ضربه، ضربه‌یی بسیار جدی به رژیم است. حالا ضربه به کجا خورده است؟ ضربه به تروریسم رژیم خورده است. تروریسم رژیم هم یک موضوع جنبی نیست. یک رشته حیاتی مثل یک شریان در بدن انسان است. یک شریان و رشته اصلی برای بقا و حفظ این رژیم قرون‌وسطایی بوده است که از گروگان‌گیری سفارت آمریکا شروع شد و بعد با باج‌گیریها و کارهای تروریستی‌اش در منطقه، لبنان، عراق و در جاهای دیگر جهان ادامه داشته است.
حالا چنین ضربه‌یی به چنین رشته‌ حیاتی خورده است. یعنی راه تنفس خامنه‌ای در خطر افتاده است؛ گویی که در باتلاقی افتاده است و شخص خامنه‌ای و کل نظام ولایت فقیه در معرض خفه‌گی هستند. بنابراین فراتر از آن بحثهایی است که شما می‌گویید ممکن است ناشی از کابینه و دعواهای درونی‌شان باشد.

سؤال: در چنین وضعیتی چه خواسته‌یی از وزارت‌خارجه رژیم دارند؟ مگر چه کار می‌تواند بکند؟
محمدعلی توحیدی: این درست است که در چنین ماجرایی گیر افتاده‌اند؛ ولی چون مسألة «بود و نبود» برایشان بسیار جدی است، نمی‌توانند دست بردارند. به هر حال دنبال این هستند که فشار بیاورند و دنبال معامله باشند. دنبال پنهان‌کاری هستند و این‌که هر بند و بستی بکنند تا جلو مسیر و روند قانونی و روند ضدتروریستی که به‌طور طبیعی باید طی شود را ببندند. اما با این حال همان‌طور که شما اشاره کردید، برایشان کار مشکلی است. به‌خاطر این‌‌که پنج کشور اروپایی با مقامات قضایی‌شان دست‌اندر کار این پرونده هستند.
نکته بسیار مهم این‌که موضوع تروریسم الآن در اروپا مثل قبل نیست. این یک موضوع اجتماعی و سیاسی شده است که روی انتخابات و حکومتها تأثیر می‌گذارد. حالا رژیمی‌ها چقدر بتوانند کاری بکنند، باید دید؛ ولی مسلم است که می‌خواهند کاری بکنند تا با دست و پا زدن، از باتلاق بیرون بیایند. شاید در این میانه، بیشتر از این هم در باتلاق فرو بروند.

سؤال: با این توصیفی که شما می‌کنید و آن حرف‌ها که در بارهٔ وادادگی و ضعف رژیم از قول آن دو روزنامه خواندیم، این کارها چه دردی از این‌ها درمان می‌کند؟ آیا برایشان بیشتر ضرر به‌بار نمی‌آورد؟ آیا می‌توانند جلواش را بگیرند؟
محمدعلی توحیدی: موضوع صرفاً این نیست که بخواهند جلواش را بگیرند یا نتوانند بگیرند؛ بلکه می‌خواهند از این یک نتیجه‌یی بگیرند. با این حرف‌ها و بحثها به‌نوعی در این تلاش هستند که چه در خودشان یا بیرون و یا فضایی که می‌سازند، این صورت مسأله را عوض کنند. مثل این‌که دولت این کار را نکرده یا سپاه نکرده و از این قبیل بازی‌ها که کی بود کی بود من نبودم! ولی به‌قول خودشان آن «فاجعه در حیات نظام جمهوری اسلامی‌»، واقع شده است. این‌ها تلاششان این است که اصل واقعه و صورت مسأله را بپوشانند. از طرح این مسائل، هدفشان می‌توانند چنین کارهایی باشد. حالا شما یکی دو مورد خواندید؛‌ ولی چندین مورد دیگر هم دیده‌ام که مرتب طرح می‌کنند.

سؤال: این صورت مسأله اصلی که می‌خواهند بپوشانند، به‌طور مشخص چیست؟
محمدعلی توحیدی: اصل موضوع، یک صورت مسأله اساسی و بنیادی در رابطه با بقای این رژیم است. صورت مسأله‌یی از جنس پایه‌های این رژیم است. یعنی رابطه این رژیم با دنیا مطرح می‌باشد که بر تروریسم بنا شده است. الآن این صورت مسأله رو آمده و مطرح شده است. الآن به‌وضوح روی میز بین‌المللی است.
مثلاًًً رابطه این رژیم با مردم ایران بر مبنای اصل ولایت فقیه است. در اساس، اصلاً حاکمیت و رأی و نظر مردم در این رژیم جایی ندارند. این موضوع را سعی می‌کند با این بیان ‌که انتخابات بود، این یکی باخت، آن یکی برد و مردم هم بودند، بپوشاند. این بازی‌ها را راه می‌اندازند، در حالی که اصل موضوع و رابطه بر اساس انتخاب و رأی و احزاب و این چیزها نیست؛ ولایت فقیه حاکم است و بس!
حالا در این موضوع هم در عرصه‌ بین‌المللی، تروریسم رژیم وجود دارد. مثلاًًً زمانی که خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را داده بود، جواد لاریجانی ـ که از قضا مهرة‌ خاص خامنه‌ای و یکی از آن سه رأس لاریجانی‌هاست ـ مقاله‌یی با عنوان «نوعی جدیدی از قدرت» نوشته بود. تحلیل کرده بود که «تا به‌حال بین کشورها تعادل بر اساس قدرت اقتصادی یا قدرت نظامی بوده است؛ الآن یک نوع جدیدی از قدرت ـ مثل حکم ترور رشدی ـ پیدا شده است که نشان‌دهنده قدرت نظام ما می‌باشد». پس رابطه‌اش با دنیا را بر اساس تروریسم تعریف کرده است.
حالا این صورت مسأله که خودش را به‌وضوح نشان می‌دهد، می‌خواهند آن را قاطی مسائلی مثل این جناح و آن جناح رژیم کنند تا اصل موضوع این وسط گم شود و آن را بپوشانند.

سؤال: لازم است بیشتر توضیح بدهید که این صورت مسأله چطور تعریف می‌شود و چه مشخصاتی دارد؟
محمدعلی توحیدی: وقتی در وضعیت فعلی به مسألهٔ‌ حیاتی و بود و نبود رژیم برمی‌گردد، می‌توان مشخصات خاصی را برایش ردیف کرد:
۱ـ سپر امنیتی برجام کنار رفته است. این رژیم یک سپری داشت تحت عنوان برجام که دولت قبلی آمریکا برایش ساخته بود؛ برخی دولتهای اروپایی و چین و روسیه هم بودند. این موضوع الآن ضربه ‌ بسیار جدی خورده است. یعنی دیگر الآن چنین چتر امنیتی ندارد. کما این‌که الآن دولت آمریکا مرتب از طریق مقامات مختلفش تأکید می‌کند که این موضوع، امنیت اروپا است. بنابراین این سپر کنار رفته است.
۲ـ رژیم در وضعیتی قرار گرفته که مرتب با قیام و تظاهرات خیابانی و وضعیت بحرانی روبه‌رو است. وضعیتی که باید آن را مرحلة‌ سرنگونی دانست.
۳ـ در این کشاکش، طرف حساب این پرونده مجاهدین هستند. مجاهدین یعنی اصلی‌ترین قربانی تروریسم این رژیم و ضمناً هماورد و نیروی مقابل آن.
این ویژه‌گی‌ها باعث می‌شود که این صورت مسأله خیلی جدی بشود. رژیم هم سعی می‌کند لابه‌لای مسائل دیگر، آن را گم کند.

سؤال: به‌نظر می‌رسد که شما روی عامل سوم بیشتر تأکید دارید و آن را مهمترین می‌دانید. چرا؟
محمدعلی توحیدی: وقتی یک طرف صورت مسأله دعوا مجاهدین می‌شوند که در صحنه هستند و هدف بودند و یک طرف دیگر هم رژیم، پس صورت مسأله بین یک تز و آنتی‌تز آن است. این دعوا چیزی است که در آن سازشی در کار نیست. بنابراین این نمی‌تواند موضوع یک معامله قرار بگیرد.
دیگر این‌که دست این مقاومت و قربانی تروریسم رژیم، در طول این ۳۰ـ ۴۰سال از پرونده پشت پرونده پر شده است. هواداران این مقاومت و عناصر این مقاومت هستند که یکی بعد از دیگری می‌شود آورد روی صحنه و پرونده‌ها را در پرتو واقعه‌یی که اتفاق افتاده است،‌ دوباره به مطالعه و حسابرسی گذاشت و به دنیا عرضه کرد. بگذریم که الآن چشم‌ها بر سر این موضوع باز شده است.
نکته دیگری که قضیه را جدی می‌کند، این است که برای مجاهدینی که قیام و سرنگونی رژیم را دنبال می‌کنند، چنین پرونده‌یی که باز شده و خامنه‌ای در باتلاق افتاده و برایش مرگ‌آور است، بخشی از کارزار قیام در صحنهٔ‌ سیاسی و بین‌المللی محسوب می‌شود. هر کس هر افشاگری یا فعالیتی در این زمینه بکند، جزیی از «هر ثانیه و هر لحظه با قیام» است. این موضوع برای رژیم چنین پیامدی می‌تواند داشته باشد.
به همین دلایل مهم، می‌شود نشان داد که طرف حساب کیست و بازنده کیست. این صحنه هم اصلاً قابل پوشاندن نیست.

بازگشت تحریمها و ممانعت از خرید شرکتهای هوایی رژیم ایران

لينك به منبع:

نمایشگاه هوایی فارنبرو
نمایشگاه هوایی فارنبرو
یکی از بزرگترین نمایشگاههای هوایی جهان نمایشگاه هوایی فارنبرو است که هفته گذشته برگزار شد و فرصتی برای عقد قراردادهای بزرگ برای شرکتهای مختلف بود تا تجهیزات هوایی مورد نظرشان را انتخاب و تهیه کنند. اما به‌دلیل بازگشت تحریم‌های رژیم ایران، این شرکتها نمی‌توانند در قرارداد‌ی سهیم شوند. مدیرعامل سابق شرکت هواپیمایی آسمان، گفت شرکت سوخو روسیه حتی جرأت اجاره هواپیماهایش به این رژیم را نیز نداشت.

نمایشگاه هوایی فارنبرو

نمایشگاه هوایی فارنبرو از معتبرترین نمایشگاههای هوایی جهان به‌شمار می‌آید که هر دو سال یکبار در غرب لندن برگزار می‌شود و در آن جدیدترین دستاوردهای صنعت هوانوردی به نمایش در می‌آید. برای طرفداران حمل‌‌ و نقل هوایی، هیچ چیز مانند نمایش هوایی بین‌المللی فارنبرو (Farnborough) نیست.
در نمایشگاه امسال، شرکت ایر آسیا سفارش خرید ۳۴فروند ایرباس ۳۳۰نئو که یکی از جدیدترین و اقتصادی‌ترین هواپیماهای پهن‌پیکر جهان است را داده است. شرکت ایران‌ایر هم یکی از اصلی‌ترین سفارش‌دهندگان این مدل بود که به‌دلیل بازگشت تحریمها دیگر قادر به دستیابی به آنها نیست.

سرنوشت سفارشات خرید هواپیما

شرکت ایزی فلای، سفارش خرید پنچ فروند هواپیمای ای تی آر ۷۲سری ۶۰۰ را. هواپیمایی که شرکت ایران ایر قبلاً ۲۰فروند از آنها را سفارش داده بود که به‌دلیل بازگشت تحریم‌ها، تنها موفق شد تا ۸فرند را تحویل بگیرد.

غول هواپیمایی آمریکا، بوئینگ، موفق به دریافت سفارش ۱۹۳فروند هواپیمای ۷۳۷مکس شد. هواپیمایی که شرکتهای ایرانی بیش از ۸۰فروند از آن مدل را سفارش داده بودند که به‌دلیل بازگشت تحریمها، کمپانی بوئینگ سفارش‌های رژیم ایران را به مشتریان دیگری اختصاص خواهد داد.
شرکت هواپیما‌سازی امبرائر برزیل با سیل سفارش‌های مدل جدید E۲ در این نمایشگاه روبه‌رو شد، شامل سفارش ۲۱فروند توسط آذربایجان، ۱۰فروند از جانب کویت، شرکت ریپولیک ایر ۱۰۰فروند و شرکت هوایی یونایتد ۲۵فروند از این مدل را سفارش داده‌اند. از این مدل تا کنون ۳۰۰فروند پیش فروش شده که ارزش این سفارشات بالای ۱۵میلیارد دلار برآورد می‌شود لذا شرکت امبرائر برزیل با کسب این سفارشات، خیز بزرگی را برای تبدیل شدن به سومین شرکت بزرگ هوایی جهان برداشته است. این کمپانی برزیلی اعلام کرده است که به‌دلیل تحریمها به رژیم ایران هواپیمایی نخواهد فروخت.
سری جدید ایرباس، مدل ۲۲۰ هم در این نمایشگاه مشتریان زیادی پیدا کرد. ایرباس فقط از یک شرکت آمریکایی که نام آن منتشر نشده ۶۰فروند سفارش دریافت کرده است. شرکت جت بلو هم از این مدل ۱۲۰فروند سفارش داده است.


سوخو جرأت اجاره هواپیما به ایران را نداشت

شرکت سوخو روسیه نیز در این نمایشگاه سعی در کسب مشتریانی در اروپا داشت اما چندان موفق نبود.
حسین علایی مدیرعامل سابق هواپیمایی آسمان گفته است: «در دورانی که من در آسمان بودم و برجام به نتیجه رسیده بود، قرارشد سه فروند سوخو به ما اجاره بدهند دو سال مذاکره کردیم اما در نهایت سفیر روسیه به من گفت این هواپیما را چون بیش از ۱۰درصدش آمریکایی است نمی‌توانیم حتی به شما اجاره دهیم. من به او گفتم شما که می‌گویید ما ابر قدرت هستیم پس چگونه هواپیمای ساخت خودتان را نمی‌توانید به ما بدهید. سفیر روسیه به من گفت شما آمریکا را مثل ما درک نمی‌کنید».
شرکت آسمان اعلام کرده است که تفاهم‌نامه خرید ۲۰فروند هواپیمای سوپر جت ۱۰۰ را با روسیه امضا کرده است. این شرکت گفته است که سوخو قصد دارد برای مقابله با تحریمها قطعات آمریکایی را با قطعات روسی جایگزین کند.

تعدیل نیرو در آژانس‌های مسافرتی رژیم ایران

حرمت‌الله رفیعی رئیس به‌اصطلاح انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی رژیم ایران به خبرگزاری حکومتی مهر گفته است: «با توجه به شرایط پیش آمده برای آژانس‌های مسافرتی آنها دیگر نمی‌توانند که از عهده هزینه‌های دفتر خود برآیند. بنابراین بسیاری از نیروها را تعدیل کرده‌اند و یا اگر چند دفتر داشته‌اند برای کاهش هزینه‌ها چند دفتر را تعطیل می‌کنند. این شرایط زمانی بدتر می‌شود که آنها نتوانند تابستان خوبی را بگذرانند و ۸۰درصد آژانس‌های مسافرتی تعدیل نیرو خواهند داشت».
در همین حال شرکت کیش ایر اعلام کرد در صورت عدم تخصیص ارز دولتی به کیش ایر از سوی بانک مرکزی، زمین‌گیری هواپیماهای این شرکت قابل پیش‌بینی است.

سفارشات پیشرفته‌ترین ساخته کمپانی بوئینگ

بوئینگ ۷۷۷ایکس پیشرفته‌ترین ساخته شرکت بوئینگ است. که امارات متحده عربی یکی از پیش‌خریدکنندگان بزرگ این مدل است. امارات حدود ۱۵۰فروند از این مدل را پیش خرید کرده است. عربستان سعودی هم در حال بررسی خرید این مدل است. رژیم ایران نیز یکی از اولین سفارش‌دهندگان این مدل بود و قرار بود ۱۵فروند از این مدل را تحویل بگیرد، اما با بازگشت تحریم‌های رژیم ایران، این هواپیما به ایران‌ایر واگذار نخواهد شد.
بوئینگ ۷۷۷ایکس، دوربردترین ساخته هوایی بشر محسوب می‌شود. هم‌اکنون کمپانی بوئینگ در حال انجام تست‌های زمینی این مدل است. تست‌ ساخت بال‌های کامپوزیتی این هواپیمای بسیار پیشرفته نیز در حال انجام است.
 یکی از پر چالش‌ترین بخش‌های این هواپیما، تا شدن بخشی از بال آن است. تا این هواپیما نیاز به جای کمتری برای پارک در آشیانه در آشیانه داشته باشد. 

بیشتر بخوانید:

بسته اروپایی، عقب‌نشینی آخوندها و یک نکته باریک‌تر از مو!

لينك به منبع:
سخن روز
تکلیف بستهٔ پیشنهادی اروپا و این‌که آیا مورد قبول رژیم قرار گرفته یا نه، هنوز روشن نیست و این موضوع که در واقع ماده رابطه رژیم با اروپاست، هم‌چنان نامعلوم باقی مانده است.
ظریف، وزیر خارجه رژیم، ۱۰روز پیش یعنی روز ۲۷تیر در مصاحبه‌یی با یک رسانه خارجی(یورو نیوز) شکایت کرد که اروپا هنوز راه‌کار عملی در مورد مبادلات بانکی و سرمایه‌گذاری و غیره ارائه نکرده، اما در خبرها آمده که لاریجانی روز پنجشنبه از بستهٔ پیشنهادی اروپا ابراز رضایت کرد و آن را معقول توصیف کرد. سؤال این است که در فاصله این یک هفته ۱۰روز آیا تغییری در بسته اروپا ایجاد شده که نارضایتی ظریف به ابراز رضایت لاریجانی تبدیل شده است؟

بسته اروپا تغییری نکرده است

اگر چه هنوز محتوای این بسته انتشار بیرونی پیدا نکرده، اما طی همین دوره‌ و حتی قبل از آن هم خبری منشتر نشده بود که حاکی از تغییری در بسته اروپایی به‌خصوص در جهت برآورده شدن انتظارات رژیم باشد. چرا که اگر چنین تغییری صورت گرفته بود، حتماً رژیم روی آن به‌عنوان موفقیت و دستاورد خودش تبلیغات بسیاری می‌کرد. بر عکس آنچه طی این مدت شاهد آن بودیم، عقب‌نشینی‌های پی‌درپی رژیم بوده و نه عقب‌نشینی اروپایی‌ها.
 

سلسله عقب‌نشینی‌های آخوندها

عقب‌نشینی اصلی رژیم البته در مورد اصل قضیه برجام است!‌
همه ناظران به یاد دارند که خامنه‌ای در اسفند ۹۵ با یک ژست ویژه گفت:
«اگر آنها برجام را پاره کنند، ما آن را آتش می‌زنیم»! او این را در پاسخ به تبلیغات انتخاباتی ترامپ گفت که گفته بود من اگر انتخاب شوم برجام را پاره می‌کنم و خامنه‌ای آن موقع که این حرف را زد، مطلقاً احتمال پیروزی او را نمی‌داد و باز هم ناظران به یاد دارند که رژیم چقدر درباره این جمله خامنه‌ای تبلیغات راه انداخت!
اما به هر حال همه دیدند که آمریکا برجام را پاره کرد اما رژیم جز لفاظی و هیاهوی بی‌محتوا، واکنشی نشان نداد و کماکان در برجام ماند و این بار آن را به «دم» اروپا گره زد، به‌رغم این‌که حتی خود روحانی هم همان زمان گفته بود:
«مسأله برجام تنها از طریق رابطه و مذاکره با آمریکا قابل حل است» یعنی اروپا هیچ‌کاره است اما باز هم با همان «هیچ‌کاره» وارد گفتگو برای نجات برجام بدون آمریکا شدند!
عقب‌نشینی بعدی این بود که گفتند اگر اروپا رضایت ما را جلب نکند و اگر در بسته خود تضمین مکفی به ما ندهد، ما از برجام خارج می‌شویم، اما باز هم خبری از خروج آخوندها از برجام نشد.
در سومین عقب‌نشینی، خود خامنه‌ای برای ادامهٔ مذاکره با اروپا ۶شرط تعیین کرد به این صورت که رسانه‌های حکومتی نوشتند:
شروط آیت‌الله خامنه‌ای از این قرار هستند:
− ۳کشور اروپایی(بریتانیا، فرانسه و آلمان) در ۱۳-۱۴سال قبل یک بدعهدی بزرگی کردند در مذاکرات هسته‌یی سال ۸۳-۸۴، قول دادند و عمل نکردند، باید ثابت کنند امروز آن بی‌صداقتی و بدعهدی آن روز را نخواهند داشت. در ۲سال گذشته آمریکا بارها برجام را نقض کرده است و اروپایی‌ها ساکت مانده‌اند. اروپا باید آن سکوت را جبران کند.
− آمریکا قطعنامه‌ ۲۲۳۱ را نقض کرده است؛ اروپا باید یک قطعنامه علیه نقض آمریکا، صادر کند.
− اروپا باید متعهد شود که بحث موشکی و منطقه‌یی را مطرح نخواهد کرد.
− اروپا باید با هر گونه تحریم آمریکا مقابله کند و مقابل آن بایستد.
− اروپا باید فروش کامل نفت ایران را تضمین کند و نفت ایران را خریداری کنند.
− بانکهای اروپایی باید تجارت با رژیم را تضمین کنند.
اما دیدیم که تقریباً هیچ‌کدام از این شروط عملی نشد و خامنه‌ای باز هم در برجام ماند!
اما آخرین رهنمود خامنه‌ای به سردمداران رژیم این بود که بروید با اروپا مذاکره کنید اما اقتصاد را به رابطه با اروپا گره نزنید.
عقب‌نشینی بعدی این بود که آخوندها از معامله و قرارداد با شرکتهای بزرگ به معامله با شرکتهای کوچک که می‌توانند قراردادهای زیر ۲۵میلیون دلار ببندند، عقب‌نشینی کردند.
و از آنجا که مراودات بانکی هم به‌خاطر تحریم‌ها امکان‌پذیر نیست، به معاملات پایاپای رضایت دادند که معنی آن، همان نفت در برابر غذاست.
و عقب‌نشینی آخری هم در مورد تصویب لوایح FATF بود که خامنه‌ای در ۳۰خرداد ماه گذشته در دیدار با اعضای مجلس در یک صحبت دوپهلو، از یک طرف طوری صحبت کرد که ظاهر آن رد FATF بود اما در عین‌حال گفت که مجلس شورای اسلامی که رشید و بالغ و عاقل است باید مستقلا در موضوعاتی مثل مبارزه با تروریسم یا مبارزه با پولشویی قانون‌گذاری کند. و در ادامهٔ همان صحبت گفت که سران سه‌قوه برای حل مشکلات موجود راه باز کنند. کما این‌که به‌رغم تمام تبلیغات و مخالف‌خوانی‌های بی‌محتوا، هفته گذشته مجلس یک ماده از قانون پالرمو از لوایح ۴گانه FATF را تصویب کرد!

چرا رژیم از برجام خارج نمی‌شود؟

با این‌همه اوصاف، اولین سؤالی که به ذهن هر کسی می‌زند این است که پس چرا آخوندها از برجام خارج نمی‌شوند؟
جواب البته ساده و روشن است: به‌خاطر این‌که خارج شدن از برجام برای آخوندها بسیار خطرناک است و رژیم را در معرض عملکرد مکانیسم ماشه و مورد تنبیه شورای امنیت قرار می‌دهد!
امری که برای رژیم در حکم مرگ است.
این همان نکته باریک‌تر از مو است که رژیم به آن آویزان است و صدایش را هم درنمی‌آورد. تمامی شلوغ‌بازی‌هایی هم که درمی‌آورد برای پوشاندن همین «مو» است!

۱۳۹۷ مرداد ۶, شنبه

ب. فراهانی – پرستش حیات قسمت پنجم: نیروی بیکران

لينك به منبع:

ب. فراهانی - پرستش حیات
بخش دوم:
کورهٴ سرفصل
کوره عظیمی به پا می شود و اجسام مختلف به داخل آن انداخته می شوند. هر جسمی بر اساس جنس و ماهیتش تأثیری می پذیرد و سرنوشتی دارد. ابتدا اجسامی که در برابر حرارت و شعله های آتش تحمل کمی دارند می سوزند و نابود می شوند. اما قبل از نابودیشان، خود نیز گُر می گیرند و کوره را مشتعل تر می کنند و به حرارت و سوزش آن می افزایند. روغن و پر و پنبه از این جنس اند.
اجسامی هم هستند که فلز اند و در ظاهر مقاوم می نمایند، اما در برابر تداوم و افزایش حرارت آتش تاب نمی آورند و وا می روند. اینها در وحلهٴ اول شکل و حالت خود را از دست میدهند، سپس از جامد به مایع تبدیل میشوند، و رفته رفته به اجسام ناهمگون می چسبند یا با اجسام همگون ترکیب میشوند، و به این ترتیب ماهیتشان را ازدست میدهند. قلع و مفرغ و حلبی از این جنس اند.
اما دسته ای از اجسام هم هستند که در کوره نه تغییر ماهیت می دهند و نه از بین می روند، بلکه برعکس در آتش گداخته میشوند و در استمرار گداختگی، ناخالصی هایشان بارز و رفع می شود، و به این ترتیب یکپارچه تر، منسجم تر، و مقاوم تر میشوند. طلا و آهن و پولاد از این جنس است.
آتشی کِاصلاح آهن یا زر است              کی صلاح قلع و پنبه یا پر است
جوهر قُطن و حلب باشد خفیف             نی چو آهن، تابشی خواهد لطیف
لیک آهن را لطیف، آن شعله هاست         کاو جذوب تابش آن اژدهاست (۱)
این روند نمودی است از قانومندی عام حاکم بر عبور پدیده ها از شرایط سخت در سرفصلها. همان قانونمندی که در مداری کیفی تر و بسا پیچیده تر از مدارهای دیگر بر سیر دیالکتیکی تکامل تاریخ و جامعه حکم می راند.
«در سرفصل ها و در شرایطی که سختی ها و ابتلائات سهمگین فرامی رسد، یعنی سر بزنگاهها نظیر ۳۰ خرداد…» (۲)
جَاء الْخَوْفُ رَأَیتَهُمْ ینظُرُونَ إِلَیک تَدُورُ أَعْینُهُمْ کالَّذِی یغْشَی عَلَیهِ مِنَ الْمَوْتِ
عده ای هستند که «… چشم هایشان را می بینید که از شدت ترس و اضطراب در کاسه ها می چرخد؛ آنچنانکه گویی آنها را گرد و غبار احتضار و مرگ فرا گرفته است. … (در ۳۰ خرداد) ارتجاع و دیو خون آشام تنوره می کشید و مرد میدانش فقط مجاهدین بودند اما اینها:
کالَّذِی یغْشَی عَلَیهِ مِنَ الْمَوْتِ
مثل اینکه آنها را مرض مرگ فراگرفته باشد: قفل، مات، درمانده و زار و نزار منتظر بودند که چه می شود تا با آن خودشان را تطبیق بدهند.
فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ
اما وقتی از آن تنگنا در آمدند یا وقتی که آن ترس مرگ رفع شد
سَلَقُوکم بِأَلْسِنَةٍ حِدَادٍ
آنوقت با زبان های تیز شروع به تیغ و تیغ کشی علیه (مجاهدین) کردند.»
وَإِذْ قَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ یا أَهْلَ یثْرِبَ لَا مُقَامَ لَکمْ فَارْجِعُوا
«و بیاد بیاور زمانی را (در بحبوحهٴ محاصره و تهاجم و توطئهٴ همه جانبهٴ دشمن) که برخی از این جریانات فرصت طلب و انحرافی آمده بودند و می گفتند آی مردم، شهر جای ماندن نیست، برگردید. همچنانکه امروز حرف دل و زبان اضداد انقلاب نوین ایران و ارتش آزادیبخش این است که آی اهل ارتش آزادیبخش، آی ”جوانان ناآگاه”!، جای ماندن نیست، برگردید. کجا؟ برگردید بالاخره در پاریس یک سیته ای و در لندن یک جبهه لندنی پیدا می شود. آنطرف مرز هم که بالاخره سپاه پاسداران و دیگر مزدوران و ایادی رژیم هستند، بروید پی کارتان، ول کنید، تمام شد!»
جنس اینها پنبه است!
در عین حال، در کنار اینها…
وَیسْتَأْذِنُ فَرِیقٌ مِّنْهُمُ النَّبِی یقُولُونَ إِنَّ بُیوتَنَا عَوْرَةٌ
در بحبوحهٴ جنگ «یک عده و گروه دیگر می آمدند و از پیامبر اجازه میخواستند که صحنهٴ نبرد را ترک کنند. آنها سعی میکردند ظاهر کار را کمی درست کنند و میخواستند فرارشان را تا حدی موجه جلوه بدهند. می گفتند خانه و خانوادهٴ ما بی سرپرستند و کسی نیست به آنها رسیدگی کند، اجازه بده ما برویم.
وَمَا هِی بِعَوْرَةٍ
در صورتیکه اصل قضیه بی سرپرست ماندن خانه و خانواده نیست.
إِن یرِیدُونَ إِلَّا فِرَارًا
جز این نیست که قصد فرار و رویگرداندن از جنگ را دارند و بریده اند.
کما اینکه امروز می بینیم اصل قضیه در مورد اضداد مجاهدین و انقلاب نوین ایران این است که از خلق و انقلاب و مقاومت بریده اند. مگر اینهمه لنگ و لگد زدن و طعن و لعن به ارتش آزادیبخش و به رزمندگان آن از کجاست؟ خیلی ساده از اینجاست که آنها عمیقاً بریده اند. به هیچوجه اهل این کار (مقاومت مسلحانه و جنگ آزادیبخش) نیستند. بنابراین میخواهند که ما هم نرویم.»
اینها همیشه «بر سر بزنگاه در ”محظوریت خطیر” قرار می گیرند … یعنی خلاصه برای حرکت و موضعگیری انقلابی دچار محظور می شوند و عذر و بهانه می آورند.» همانها که «از فردای ۳۰ خرداد اعلامیه می دادند که باید رفت به میان توده ها عقب نشینی کرد! آنقدر در میان توده های نداشته عقب نشینی کردند که از کافه تریاهای پاریس سر در آوردند. و البته در پاریس هم باز تضاد اصلی آنها مجاهدین هستند. وقتی غیرت و شرف مبارزه با خمینی نیست، البته میتوان در فرنگ نشست و جیغ و داد ضدامپریالیستی علیه ارتش آزادیبخش، مجاهدین و شورای ملی مقارمت راه انداخت. »
جنس اینها حلبی است!
آن حسودان، بد درختان بوده اند              تلخ گوهر، شور بختان بوده اند
از حسد جوشان و کف می ریختند             در نهانی مکر می انگیختند
اما عدهٴ سومی هم هستند، همان ایمان آورندگان که…
إِذْ جَاؤُوکم مِّن فَوْقِکمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنکمْ وَإِذْ زَاغَتْ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا
«وقتی دشمنان از همه سو هجوم می آورند، و از شدت وحشت چشم ها گرد می شود، قلب ها به حنجره و جانها به لب می رسد، و شک و گمان انسان را فرا می گیرد
هُنَالِک ابْتُلِی الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِیدًا
در این ابتلائات سهمگین لرزانیده می شوند، لرزیدنی سخت
لِیسْأَلَ الصَّادِقِینَ عَن صِدْقِهِمْ وَأَعَدَّ لِلْکافِرِینَ عَذَابًا أَلِیمًا
تا آنهایی که استوار و پایدار و صداقت پیشه هستند، بارز و مشخص بشوند. »
از این روست که …
وَلَمَّا رَأَی الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِیمَانًا وَتَسْلِیمًا
«هر آنگاه که مؤمنان پایدار، این دستجات مهاجم را دیدند گفتند این است آنچه خدا و رسول به ما وعده دادند. پس راست می گفتند خدا و رسولش. و بر ایشان افزوده نشد جز ایمان و پذیرش و قلبهایی هر چه نرم تر.»
اینها از جنس طلا و پولادند.
دوست همچون زر، بلا چون آتش است             زر خالص در دل آتش خوش است
بنابراین در سرفصلها و در میان «آتش ابتلاء»، با دو برخورد و رویکرد کاملاً متفاوت با یک رخداد واحد روبرو می شویم:
بد دلان از بیم جان در کارزار             کرده اسباب هزیمت اختیار
پْر دلان در جنگ هم از بیم جان حمله کرده سوی صف دشمنان
رستمان را، ترس و غم وا پیش بْرد             هم ز ترس، آن بُد دل، اندر خویش مرد
« … و البته در جریان همین برخوردهاست که (افراد و جریانهای ضدانقلابی و فرصت طلب) ماهیت و درون مایه خود را بارز میکنند و از گردونهٴ تکامل خارج میشوند. کما اینکه متقابلاً اردوی انقلاب هم با موضعگیری های به موقع و قیام به وظیفهٴ اصولی خود در سر بزنگاه هاست که علیرغم هر کمبود و نقصی، رشد و آینده داری خود را تضمین میکند»، بی هیچ اعتنایی به قیل و قال اضداد و خائنان و بریدگان.
در شب مهتاب مه را بر سماک             از سگان و عوعو ایشان چه باک؟
سگ وظیفهٴ خود به جا می آورد             مه وظیفهٴ خود به رخ می گسترد
کارُک خود می گزارد هر کسی               آب نگذارد صفا بهر خسی
منطق آزمایش
عبور از سرفصل، آزمایشی است برای همهٴ پدیده هایی که در آن شرایط قرار دارند. چه آزمایشی؟ آزمایش اثبات صلاحیت بقاء در مسیر تکامل.
در یک وضعیت متعادل و عادی و قبل از قرار گرفتن در شرایط نامتعین و سخت ماقبل یک جهش، همهٴ پدیده ها در کنار هم به تنظیم رابطه با محیطشان مشغولند، و به غیر از تفاوتهای کمّی در ظاهر، تفاوت کیفی بین آنها دیده نمی شود. کیفیت های پدیده ها از ماهیت و ذات آنها بر می خیزند، و «از آنجا که با یک هستی خود به خودی و تصادفی مواجه نیستیم، پس در ذات هر شیئ قانونمندیها، الزامات و تعهداتش نهفته است». قانونمندیهای حاکم بر تنظیم رابطه های پدیده، الزامات بقاء، تغییر و حرکت درمسیر کمال، و تعهداتش برای ایفای نقش خود در پیشبرد کاروان عظیم و شکوهمند تکامل است.
آزمایش، تفاوت ها را از درون به بیرون منتقل میکند، آنچه که در ذات هر پدیده بصورت بالقوه نهفته است ماده میکند، تا اگر با حرکت تکامل در آن دوران منطبق است، یعنی بالنده و رو به آینده است، در عمل و در حرکت مادی تاریخ مؤثر باشد و تکامل را به جلو براند، و اگر جوهرش دیگر با جریان تکامل همسو نیست و میرنده و رو به گذشته است، از دور خارج شود. اگر آزمایشی در کار نمی بود، تفاوت بین پدیده ها نیز بارز نمی شد.
« … وقتی به انسان می رسد، تعهد و میثاقش آگاهانه است. البته زیرساختهای پیشرفت در مسیر حرکت تاریخ، جبری هستند، اما شرط تحقق و فعلیت یافتن رهایی انسان تلاش آگاهانه، تعهد و مسئولیت پذیری ما هم هست. هر کدام از ما – چه فرد، چه جمع، چه گروه و چه جریان – در جریان حرکت و در رابطه با مسائل و ابتلائات و آزمایشاتی که پیش می آید، ماهیت خود و آنچه که در درونمان هست بارز می کنیم و در همین مسیر به استعداداتمان فعلیت می بخشیم.»
پس جهان میدان اثبات صلاحیت بقاء پدیده هاست، و آزمایش مکانیزمی است که صاحب کاروان تکامل از طریق آن قانون «انتخاب اصلح» را در هر مرحله اعمال میکند…
لِیجْزِی اللَّهُ الصَّادِقِینَ بِصِدْقِهِمْ
«تا خدا افراد صادق را بر درستی و راستی و بخاطر صدقشان پاداش دهد
وَیعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ
و دوگانگان و دورویان را افشاء کند و کیفر دهد.»
نیست تخصیص خدا، کس را به کار            مانع طوع و مراد و اختیار
لیک چون رنجی دهد بد بخت را                 او گریزاند به کفران رخت را
نیکبختی را، چو حق رنجی دهد                رخت را نزدیکتر وا مینهد
به همین دلیل است که آزمایش، مرز بین پدیده های بالنده و میرنده، و انقلابی و ارتجاعی را ترسیم میکند، و به این صورت جریان تکامل قطب بندی، تعمیق و رادیکالیزه می شود. در یک انقلاب اجتماعی نیز، «منهای قطب بندی هر چه بیشتر، نمی شود هیچگونه تعمیق و رادیکال تر شدن انقلاب را تصور کرد. به همین دلیل تا آنجایی که حتی به فرد هم مربوط می شود، در جریان حوادث و گشت و گذار ایام در درون خویش هم بیش از پیش آدم انقلابی پاکیزه تر، طیب تر، طاهرتر می شود و بر ایمان و تسلیمش نسبت به هر آنچه که معتقد است اضافه و افزوده می شود، در حالیکه در آن سر طیف یعنی در مورد افراد و جریانات ضدانقلابی یا فرصت طلب و دو رو درست به عکس، بر کبر و بر مرض قلبی شان اضافه میشود.»
چون محک آمد، بلا و بیم جان                  ز آن پدید آید شجاع از هر جبان
حاصل آن کز وسوسه هر سو گریخت            از قضا هم، در قضا باید گریخت
چرا؟ چون یکی نیروی محرک تکامل اجتماعی است و باید در دل ابتلاء و قضا رود، آنرا بچرخاند، سدهای راه را کنار بزند و کاروان را به پیش براند، و دیگری سد راه و بازدارندهٴ حرکت تکامل جامعه است و باید کنار رود و از صحنه حذف شود.
«و اگر خداوند برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی کرد قطاً زمین تباه می گردید ولی خداوند نسبت به جهانیان تفضل دارد» (۳)
پس در این کشاکش اصالت با آنهایی است که صلاحیت پیشبرد تکامل به سوی مقصدش را کسب کرده اند و بهای آنرا هم پرداخته و می پردازند، به همین دلیل هم انتخاب میشوند.
مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ
«چنین است که از مؤمنان کسانی هستند که بر آنچه بر سر آن با خدا عهد بسته بودند صداقت ورزیدند،
فَمِنْهُم مَّن قَضَی نَحْبَهُ
و از آنها کسانی هستند که عهد خود را تمام کردند و به دیدار خدا شتافتند،
وَمِنْهُم مَّن ینتَظِرُ
و از ایشان همچنین کسانی هستند که امید و انتظار می کشند»
وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا
«خصلت مشترک تمام اینها این بودکه عقب گرد نداشتند. هیچکدام چرخش به عقب، عوض کردن قول و زیر عهد و پیمان زدن نداشتند. چه آنهایی که زنده هستند و چه آنهایی که عهد خودشان را تمام کردند.»
قول و فعل آمد گواهان ضمیر          زین دو بر باطن تو استدلال گیر
این گواه فعل و قول از وی بجو        کاو به دریائیست واصل، همچو جو
قول و فعل او گواه او بود             کاو به دریا متصل چون جو بود
و برای آنان که خود عاشقند، ذات پاک عاشقانی چنین وفادار به آرمانشان را حس می کنند و دیگر نیازی به تفسیر «قول و فعل» هم نیست، زیرا…
نور آن گوهر چو بیرون تافته ست             زین تسلسها فراغت یافته ست
پس مجو از وی گواه فعل و گفت              که از او هر دو جهان چون گُل شکفت
این گواهی چیست؟ اظهار نهان                خواه فعل و خواه قول و غیر آن
که عرض، اظهار سِر جوهر است             وصف باقی وین عرض بر معبر است
همهٴ انقلابیون پایدار و وفادار تاریخ به خاطر تابش نور خاموشی ناپذیر آن گوهر ناب انسانی است که زنده و جاوید می مانند. گوهری که تجلی عشق آنها به آرمان رهائیبخش خلقشان است. اسطوره های اشرفی ما نیز به همین دلیل است که چنین قدر و شأن والایی یافته اند، و اشرفیان نیز از همین جاست که چنین مسئولیت سنگینی بر دوش می کشند.
(ادامه دارد)
ب. فراهانی
شهریور ۱۳۹۳ – رزمگاه لیبرتی 
پانوشتها: 
۱٫ در بیت اول و دوم این شعر کلمات قلع، پنبه، پَر، قُطن (به معنی پنبه) و حلب به جای کلمات «آبی» و «سیب تر» استفاده شده، و مسرع اول بیت دوم در شعر مولوی (سیب و آبی خامیی دارد خفیف) تغییر داده شده تا با مضمون متن همخوانی داشته باشد.
۲٫ نقل قولهای این بخش برگرفته از سخنرانی مسعود رجوی با عنوان «پرتویی از سورهٴ احزاب» در پاییز سال ۱۳۶۷ است.
۳٫ «… وَلَوْلاَ دَفْعُ اللّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَـکنَّ اللّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْعَالَمِینَ »، قسمتی از آیهٴ ۲۵۱ سورهٴ بقره.
لینک به قسمت های قبلی این سلسه مقالات

افشای یک «جنگ روانی» -سمیه محمدی

لينك به منبع:
 
تَبَارَک الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَی عَبْدِهِ لِیکونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیرًا {الفرقان/۱}
بسیار پربرکت کرد کسی که مرزبندی‌ها را برای بنده خود فرو فرستاد تا برای همه جهانیان بیم دهنده باشد
رژیم پوسیده و روبه‌زوال آخوندها پس از شکست‌های پیاپی بین‌المللی و آخرین آن‌ها یعنی در لیست رفتن سپاه جنایت کارش و مشخصاً پس از دریافت ضربات سنگین سال گذشته از مجاهدین، از انجام موفقیت‌آمیز هجرت بزرگ تا برگزاری مراسم باشکوه تأسیس سازمان و انتخاب مسئول اول جدیدمان، وامانده و پریشان شده و نمی‌داند سرش را بر کدام سنگ بکوبد. چراکه برای موشک‌پرانی و ضربه زدن نظامی دیگر هم دستش خالی است لذا به حربه همیشگی‌اش که دروغ پرانی و پخش جعلیات و لجن‌پراکنی رو آورده است تا شاید بتواند ولو دقایق یا ساعاتی نیروهای وارفته خودش را سرگرم کرده و دلداری دهد و وقت مجاهدی مثل مرا بگیرد و به موضوع دروغ خود مشغول کند.
درحالی‌که من در سلامت کامل و در سرفرازترین روزهای مبارزاتی خودم به سر می‌بردم متوجه شدم که ۲۵مهر دروغی بزرگ در مورد من از تلویزیون و سایت‌های رژیم پخش‌شده که گویا من در این تاریخ خودم را به کمیساریای پناهندگان در آلبانی معرفی کرده‌ام.
وقتی خبر را خواندم لحظاتی شوک شدم که چطور رژیم درحالی‌که من زنده هستم و می‌داند که به‌زودی تکذیب این خبر توسط من در همه‌جا پخش خواهدشد و به گوش همه مردم ایران و هواداران مقاومت خواهد رسید دست به این کار کثیف زده است. ولی سرنوشت همه دیکتاتورهای رو به سقوط به یادم آمد و این واقعیت که رژیم آن‌قدر درمانده و ضعیف و ذلیل شده است که حاضر است هزینه چنین فضاحت و بی‌آبرویی را در دنیای سیاسی و مطبوعاتی به جان بخرد.
هرچند که این نوع دروغ‌ها برای همه مردم ایران آشناست و همه می‌دانند که این حکومت چطور از ابتدا بر پایه‌های دروغ و دجالیت و جنایت سوار شده است.
چند روز پیش یک کارگزار اطلاعاتی خامنه‌ای به نام «عباس سلیمی نمین» که سال‌ها از سرکردگان جنگ روانی علیه مجاهدین و کارگزار پروپاگاندای حکومت دروغ و ریای آخوندی است، در خبرگزاری نیروی تروریستی قدس موسوم به تسنیم، در مورد یکی از روش‌های «جنگ روانی» گفته بود:
«[در این روش] این رسانه ها طبعاً در عرصة جنگِ روانی پیش قراول نمی شوند بلکه آدم ها یا ابزارهایی … دارند که از طریق آن ابزارها، جنگ روانی را دنبال می کنند.
… ابزارهای انسانی که حاضرند پیش قراولِ برنامه های عملیات روانی شوند را شناسایی می کنند و از آنها بهره می گیرند تا بتوانند حرکتی را آغاز کنند البته قطعاً آن حرکت از پشتیبانیِ آنها برخوردار است اما اگر این حرکت موفق شد، از آن پشتیبانیِ عملی هم می کنند ولی اگر موفق نشد حتی در مقام تخطئه و تکذیب آن برمی آیند. … اگر موفق می شد آن مطلب کذب را هنرمندانه برای مخاطب جا بیندازد رسانه های رسمی هم پشت آن می آمدند اما اگر موفق نمی شد و مفتضح می شد رسانه رسمی خودش هم آن موضوع را تکذیب می کرد. با اینکه آن را پوشش داده بود اما تکذیب می کرد». (تسنیم ۲۳مهر۹۶)
با این آشنایی با متدهای جنگ روانی، می‌پردازم به موضوع خودم:
هم‌وطنان عزیزم به یاد دارند که سال ۹۳ فیلمی را با عنوان «فیلمی ناتمام برای دخترم …» درست کردند که من همان زمان در جواب به آن، کتاب و مصاحبه مفصلی انجام دادم و همه جنایت و دروغ‌پردازی‌های این رژیم طی سالیان گذشته را که با سوءاستفاده از خانواده‌ام انجام داده بودند افشا کردم. فیلم این مصاحبه و کتاب خودم را در لینک زیر ضمیمه می‌کنم تا بیشتر با ترفند و توطئه‌های این رژیم آشنا بشوید.
البته این نوع ابتلائات برای من و هر مجاهدی واقعیات سخت اما زیبای مبارزه‌ای است که انتخاب کردیم. مجاهدینی که پس از ۱۵سال مبارزه در سخت‌ترین حملات پیاپی به اشرف و لیبرتی نه‌تنها خم به ابرو نیاوردند که هرروز در مسیر مبارزه استوارتر و جدی‌تر شدند.
و همه می‌دانند که هر مبارزه‌ای فضولات و تفاله‌های خود را دارد که الحق مصداق خسر الدنیا  و الآخره هستند.
اما واقعیت اصلی که رژیم و انواع مزدوران و بریده خائنین بیش از همه می‌داند و پیام آن‌را به‌خوبی گرفته‌اند این است که مجاهدین امروز بسا بسا از مجاهدین دیروز قوی‌تر و با ایمان‌تر و برای سرنگونی هر چه سریع‌تر این رژیم حاضرتر هستند.
در آخر هم میگویم هر چه می‌خواهید و با هر چه در چنته دارید بیایید ما را باکی نیست. نه از دروغ و تهمت می‌ترسیم و نه از توطئه و فشار.
من با هرکدام از این ابتلائات و نبردها،‌ در مبارزه مقاوم‌تر و نسبت به آرمان و سازمانم عاشق‌تر می‌شوم و انگیزه‌ام برای سرنگون کردن رژیم صد برابر افزون‌تر می‌شود تا بتوانیم هر چه سریع‌تر مردم عزیزم ایران بخصوص جوانان را از دست این رژیم جنایتکار نجات بدهیم.
برای صدمین بار میگویم بجنگ تا بجنگیم. همان‌طور که در سوگندهایم گفته‌ام من مجاهدخلق سمیه محمدی سرفرازانه مجاهد می‌مانم و مجاهد می‌رزمم و مجاهد می‌میرم.
مجاهدخلق- سمیه محمدی
آلبانی- مهر۹۶
لینک

پرویزخزایی: رژیم هراسان و دلواپسان نظام ولایت

لينك به منبع:
هم میهن قهرمان در ایران زمین بپاخاسته
تو در داخل میهن در زنجیر و تحت اشغال ایلغار خمینی؛ با وجود این همه فشارهای ضد بشری؛ شب و روز در قیام و حرکت و خیزش و پنجه در پنجه ماموران سرکوبکر و حاکمان قاتل و فاسد و دزد و قاچاقچی هستی؛ که همه هستی و دار و ندار ایران زمین را به هدر میدهند و به چپاول می برند. یک روز در کازرون قهرمان، فردا در برازجان سرفراز و یک روز دیگر در تهران پایتخت. یک روز معلمان و بازنشستگان و فرهنگیان و دیگر روز کارگران و زحمتکشان و امروز کامیون داران و رانندگان خودروهای سنگین شجاعانه پا به میدان میگذارید. خواستها و شعارها را که دقیق نگاه کنی و از سطح که به عمق بروی؛ در همه آنها یک چیز بوضوح روشن است. سرنگونی این رژیم ایرانسوز خواست عموم مردم ایران است.
در طرف دیگر یک مقاومت سازمانیافته؛ در جای جای میهن در قالب کانونهای شورشی و یا شوراهای مقاومت، با تلاشهای داخلی شبانه روزی اش، اجازه نمیدهد که نه سرکوب وحشیانه و نه فریبکاری آخوندها شعله های مقاومت و قیام را فرو بخواباند. همان چیزی که رژیم را به لرزه در آورده و آثار این وحشت را در اظهارات سران و مقامات رژیم بخوبی می توان دید.
اما؛ این مقاومت علاوه بر وظیفه اصلی اش که سازمان دادن قیام مردمی است، روزی نیست که در سراسر این گیتی؛ محافل مهم جهانی؛ از سازمان ملل تا پارلمانها و عفو بین الملل و سایر ارگانهای بین المللی را؛ تا کلیسا ها و محافل حزبی و جوانان را درننوردد و با تظاهرات و اکسیون در مقابل این یا آن وزارتخارجه یا ریاست جمهوری و یا پارلمان و در میدانهای بزرگ این پایتخت یا آن شهر بزرگ صدا و فریاد حق طلبی و دادخواهی شما را رسا و رسانه ای نکند و به گوش جهانیان نرساند.
از طرفی همین مجاهدین در مراکز خود در سراسر اروپا و آمریکا؛ با همت و تلاش شبانه روزی و با گذشتن از همه چیز؛ لحظه ای نیست که در همراهی و همکاری و همرزمی با قیام شما نباشد. در عصری که به همت انقلاب انفورماتیک و ماهواره ای مزرها و فاصله های چندین هزار کیلومتری سانتیمتری شده اند. این همان چیزی است که در ادبیات این روزهای مقاومت به هر لحظه و هر ثانیه با قیام مشهور شده است.
گردهمایی بزرگ و تاریخی پاریس؛ با شعار ایران آزاد که بگواه رسانه های جهان؛ بزرگترین و سازمانیافته ترین و در ردیف تظاهرات عظیم جنبش ضد آپارتاید در افریقای جنوبی در همین اروپا بود؛ در حقیقت آن روی سکه قیام مردم ایران و ادامه آن در سطح بین المللی است. مگر جنبش چندین ساله ا. ان. سی (بخوانید ان. سی. آر. ای)؛ نلسون ماندلا همین کار را در سراسرجهان نمیکرد . در این گردهمایی ملی و بین المللی؛ انبوه ایرانیان وطن دوست و حامی شما و غمخوار دردها تان؛ با خیل کثیری از مقامات و مردم و جوانان کشورهای دیگر؛ در همبستگی با شما، دقیقا یاد آور گردهماییهای بزرگ چندین ده هزار نفری برای مردم آفریقای جنوبی و نلسون ماندلا بود که نگارنده خود؛ درهنگام تحصیل و کار آموزی در فرانسه؛ شاهد و شرکت کننده در بسیاری از آنها بودم.
طرف مقابل
دیدید که رژیم آخوندها که نه تنها دشمن اصلی ایران و ایرانی؛ بلکه خصم شماره یک تمامی بشریت و دست آوردهای صلح و ثبات و حقوق بشر و میراثهای تمدن بشری است؛ تمام فشارهای ممکن سیاسی؛ دیپلماتیک و تجاری و مالی را بکار برد که از برگزاری این جلسه تاریخی جلوگیری کند. اما برغم فرستادن وزیر و وکیل و معاون و احضار سفیر و تهدید؛ نتوانست دیکتاتوری و خفقان ولایت فقیهی را به اروپای آزادی بیان و اجتماعات صادر کند. تماس تلفنی شیخ شیاد روحانی با رئیس جمهور فرانسه هم به جایی نرسید و حاصلش تنها چخ شنوی و جواب سربالا بود.
اما؛ وقتی کار از حیلت ها در گذشت؛ ماشین ترور را روشن و با طرح بمب گذاری داعشی در این گردهمایی در صدد بر آمد تا به کشتار بیگناهان روی بیاورد، چه ایرانی و چه غیر ایرانی از هفتاد کشور؛ یا حتی بیشتر. یعنی مانند کاری که برادران عقیدتی خمینی و خامنه ای بر برجهای دو قلوی نیویورک کردند. جالب اینکه فرمانده این جنایت بزرگ، یک دیپلمات رژیم در وین بوده است که خودش شخصا بمب را در خاک کشوری غیر از کشور محل ماموریتش؛ که در آن مصونیت دیپلماتیک هم نداشته است؛ به تروریستها تحویل میدهد و هنگام فرار به کشور محل ماموریتش، در خاک آلمان دستگیر میشود. راستی چقدر رژیم باید به پیسی افتاده باشد که دیپلماتش بمب تقسیم میکند. در تاریخ دیپلماسی؛ تا آنجا که من سراغ دارم؛ چنین چیزی کشف نشده و این اولین نمونه است که دیپلمات یک کشور عضو جامعه بین المللی شخصا عملیات تروریستی را فرماندهی کرده و بلحاظ عملی و اجرایی در آن دست داشته است؛ یعنی جزو مرتکبان اصلی بوده است. در موارد پیشین؛ مانند ترور دکتر کاظم رجوی یا محمد حسین نقدی یا ترور رهبران کرد در میکونوس برلین و سایر موارد؛ بوده اند دیپلماتهایی که غیر مستقیم و در پشت جبهه تسهیلات فراهم کرده بودند. چنین تحولی در روابط دیپلماتیک جامعه متمدن عالم؛ یعنی دستگیری دیپلمات رژیم در حین ارتکاب جرم تروریستی و حمله به یک کشورخارجی فضاحت بار و مثل بسیاری از جنایات دیگر در انحصار مطلق نظام ولایت مطلقه است. بعبارت بهتر این کار مصداق رسا و آشکار فضاحت مطلقه است.
اما از منظر حقوق بین الملل؛ این حمله در حقیقت حمله یک دولت خارجی به خاک دولت فرانسه و بسیاری اتباع او و ده ها کشوردیگر جهان به حساب می اید که اتباعشان در این همایش بزرگ شرکت داشتند و تحت حفاظت دولت فرانسه به حساب می آمدند. این حمله، براساس نص صریح منشور ملل متحد؛ یک حمله دولتی به دولت یا دولتهای دیگر است و برهم زننده صلح و امنیت به حساب آمده و مشمول فصل هفتم این منشور میشود؛ که باید به شورای امنیت سازمان ملل برای مجازات این دولت متجاوز ارجاع گردد. علاوه براین به لسان قضایی تک تک این هفتاد دولت و تک تک افرادی که در معرض جدی توطئه قتل با سبق تصمیم بوده اند حق شکایت دارند.
طرف سوم در محاق و پرسه زن در حاشیه
نخست یک یادآوری تاریخی و آن اینکه این سازمانیافته ترین مقاومت تاریخ معاصر ایران هر بار که هر شخص و دسته و گروهی مورد تهاجم تروریستی رژیم داعش-آخوندی قرار گرفته اگر دوست نبوده یا حتی معاند ما بوده است؛ ما اولین و فعالترین کس هم در محکومیت، هم در افشاگری رژیم و هم فعال در مراحل رسیدگی به آن بوده ایم. از ترورهای سالهای اول بعد از انقلاب و وین و میکونوس برلین و ...........
دوم اینکه همیشه خواست و برنامه بغایت سازمانیافته رژیم این بوده که قضیه به سکوت برگزار شود و ایران و جهان آنرا بدست فراموشی بسپارد تا رفته رفته موضوع از روی میز برداشته شود. حالا ببینید در هماهنگی مستقیم و یا غیر مستقیم با گشتاپوی آخوندی؛ چند محفل خارجه نشین و در حاشیه پرسه زن درباره این عمل بسیار جدی تروریستی چکارمیکنند. خوب گوش کنیم:
در حالی که این توطئه تروریستی انزجار و محکومیت جامعه جهانی را بر انگیخته است و علاوه بر مقاومت ایران انبوهی از شخصیتهای برجسته خارجی؛ و ایرانیان و خارجیان در این همایش بزرگ؛ در تلاش مستمر هستند تا آمران و عاملان این جنایت به عدالت سپرده شوند و تمامی مراحل شکایت و ارجاع به مقامات سازمان ملل و سیستم قضایی و دادگاههای صالحه را آماده سازی میکنند و در تلاش برای بستن سفارتهای رژیم یعنی لانه های جاسوسی و ترور هستند، در مقابل جمع آبروباخته و جا خوش کرده ای که انگل کنوانسیون ۱۹۵۱ پناهندگی هستند؛ و در کشورهای آزاد باعتبار خونها و رنج و شکنجه های مردم ایران پناهندگی گرفته اند، و مقیم شده اند؛ در مقابل این جنایت بزرگ سکوت کرده و خفه خون گرفته، و بدتر اینکه گروهی از آنها به لغز خوانی علیه مقاومت نیز پرداخته و حتی بعضا وقاحت را به آنجا رسانده اند که بنحوی مجاهدین را مقصر و عامل این بمب گذاری معرفی میکنند. به سیاق آنچه قائد اعظم شان خمینی میگفت که مجاهدین خود خودشان را شکنجه میکنند!!
اما آنها نمیدانند که امروز عصر کبیر آگاهی هست و کسی فریب این اراجیف سخیف و ده بار بیشتر خائنانه را نمیخورد. اوضاع این دلواپسان اعتلای مستمر این مقاومت سازمان یافته و ابولفه نه تنها رقت بار بلکه باعث تفریح ما شده است! امروز دوست و دشمن اذعان میکنند که سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت در اوج اقتدار و سرفرازی قرار گرفته است.
با اجتماع تاریخی نهم تیر ماه ۱۳۹۷ در ویلپنت این مقاومت بار دیگر به اثبات رساند که بزرگترین سازمان متشکل است که با آرمان حق و درست، با تشکیلات عظیم و منسجم، با رهبری بسیار هشیار و شایسته، با گرای درست و با پرداخت بیشترین و بالاترین بهایی که تا کنون پرداخت شده است، نه تنها حمله کننده اول به هیچ فرد و گروه و دسته که واقعا دشمن رژیم آخوندی باشد نیست بلکه بارها همه نیروهای جمهوریخواهی را که خواهان سرنگونی تمامیت رژیم هستند و بر اصل جدایی دین از دولت معتقدند را دعوت به تشکیل جبهه همبستگی برای سرنگونی این رژیم فاشیستی کرده است.
یک حقیقت دیگر هم در طول چهار دهه مبارزه با فاشیسم دینی به اثبات رسیده است که هیچ فرد و گروهی که واقعا درد سرنگونی این رژیم را داشته باشد و بخواهد ایران را از شر آخوندها برهاند، اگر هم دست دوستی به سمت مجاهدین دراز نکند؛ لااقل با آنان دشمنی نیز نمیکند. اما کسانی که هشتاد درصد عنادشان با مجاهدین و شوراست و گاهی هم نیشی به اخوندها میزنند، تاریخ ایران و همین اروپای مقاومت علیه نازیسم و فاشیسم به اینها خواهد گفت که خودتی ! در تاریخ مقاومت های جهان بویژه همین غربی که این گروه اندک در آنجا خوش کرده و از دمکراسی و تامین اجتماعی خوب آن استفاده میکند به صراحت گفته و باز میگوید که تو و امثال تو خون بدل همه مقاومت های جدی و سازمان یافته منجمله در همین کشورهای مهماندار و میزبان خودت میکنی.
باری یک مشت ول معطل بنام سکولار که نمیدانند تعریف جدی سکولاریسم و روند تاریخی آن چیست؛ یا یک مشت تحت عنوان مارکسیست و کمونیست که روح مارکس و انگلس و هر مارکسیست شرافتمندی از آنها بیزار است؛ همه هم و غمشان دشمنی با مجاهدین و شورا است و به صراحت میگویند بشتابید و مواظب باشید که مجاهدین رژیم را زمین نزنند چون سر آنها بی کلاه می ماند، برای اینها هیچ تعریفی جز نیروی پشت جبهه خامنه ای ندارم. مگر شما و همگنان شما نبودند که امام خمینی تان را وارث به حق مارکس و انگلس معرفی میکردند و با شعار توده ای هستم و در خط امام در سرکوب و شکنجه نیروهای انقلابی و دمکراتیک شرکت میکردند و با توطئه جمعی بنام اکثریت را از نیروهای مترقی سوسیالیست (که نگارنده نیز پیرو آنست)؛ شقه کرده و به خدمت خمینی در آوردید و هنوز هم بقایای حقیرتان همین کار را میکنید. شما چه تعداد از اعضای سازمانهای ترقیخواه مارکسیست یا مجاهدین خلق را در جیپ های لاجوردی بعنوان توده ای خط امام و یا تواب لو داده و به کشتن دادید. شما با چه رویی امروز در همین اروپای دمکراتیک و پناهنده پذیری که محصول خونهای بس فراوانی از فرزندان فداکار و شهدای آنها ست؛ پناهنده شده اید؟
و آن یکی پسر شاه مخلوع هم که در اعلام وفاداری به خلافت خامنه ای همه مراحل وقاحت را در نوردیده است. به صراحت میگوید که نقطه اتکائش سپاه پاسداران و بسیج است و میگوید اگر بین مجاهدین و آخوندها مخیر باشم، آخوندها را انتخاب میکنم. پس منتظر باش که قاسم سلیمانی و محمد علی جعفری دوفرمانده ارشد سپاه پاسداران- بخوانید ژنرال هانریش هیملر و هرمن گورینگ ارتش نازی- کودتا کنند و تو را«پادشاه نظام مقدس اسلامی ولایت فقیه» کنند!!. وابولفه این برنامه نه تنها مرغ پخته را به خنده وا میدارد؛ بلکه ماشین مشمدلی؛ که نه بوق داره و نه صندلی؛ را به آژیر کشیدن می اندازد. ما هر روز در مجله های علمی و پزشکی میخوانیم کشف ژن سرطان یا آلزایمر یا فشارخون یا حتی دپرسیون را اما- دروغ چرا- ما تا حالا کشف ژن کودتا و انتقال آن با خون از بابا بزرگ به پسر و نوه را هنوز ندیده ایم
مقاومت ایران خواهان استقرار دمکراسی و آزادی براساس جدایی کامل دین از دولت و انتخابات آزاد بدون توجه به دین و قومیت است و اینرا در اساسنامه و مصوبات خود به صراحت گفته است. بدانید که هم در قانون اساسی سابق ایران و هم در بسیاری قانون اساسی های جهان؛ دین رسمی ذکر شده است- که نگارنده مشغول جمع آری لیست آنها در تمام سیستم های کنونی حکومتی است-؛ اما طبق مصوبه شورای ملی مقاومت دین رسمی وجود ندارد و در آینده ایران هر ایرانی از زن و مرد و با ادیان و ملیت ها و زبانهای متفاومت میتواند - در صورت آوردن رای- رئیس جمهور یا وزیر و قاضی بشود. آقای مسعود رجوی؛ رهرو صدیق دکتر مصدق کبیر؛ و خانم رجوی رییس جمهورمنتخب این مقاومت برای دوره گذار؛ بارها گفته اند که ما برای بدست گرفتن قدرت نمیجنگیم؛ ما برای این می جنگیم که مردم ایران حکومت خودشان را انتخاب کنند، خودشان بر خودشان حکومت کنند. ما هیچ چیزی نمیخواهیم؛ ما فقط میخواهیم حق فعالیت آزادانه داشته باشیم و از شلاق و شکنجه و زندان خبری نباشد. ما میرویم؛ مانند اوایل پیروزی انقلاب ضد سلطنتی؛ حزب و گروه مان را تشکیل میدهیم و حتی اگر ساختمانی هم گیر نیاوردیم در گورستان شهدای مان در خاوران در جنوب تهران چادر میزنیم. حکومت از آن مردم و نمایندگان آنهاست.
من یک نکته از یک داستان تاریخی مهم در اینجا به اختصار اشاره میکنم باشد تا روزی با ذکر امثال و اسناد بیشتر تاریخی در باره این مدعیان اپوزیسیون که وظیفه شان تخطئه و ضربه زدن به بزرگترین و سازمانیافته ترین مقاومت است مفصل بنویسم:
روزی؛ گونار سونسه بو؛ یکی از بالاترین رهبران قهرمان مقاومت اروپا علیه نازیسم و فاشیسم هیتلر- فرانکو- موسیلینی؛ و دریافت کننده یکی از بالاترین مدالهای تاریخ اروپا؛ در دیدار باخانم رجوی؛ در پاسخ به سوال خبرنگاری؛ رو به خانم مریم رجوی و پشت به خبرنگار گفت:
«خانم رجوی به اتهامات گوش نکنید؛ ما هم تروریست و فرقه و آدمکش و تجاوز کننده و آنارشیست و کمونیست بودیم. در دوران سختی که؛ در سرمای ۱۵ تا ۲۵ درجه زیر صفر؛ در سنگرها و پایگاه های ارتش آزادیبخش مان بنام؛ MILORG (بخوانید ( NLA؛ در زیر بمباران و موشک و خمپاره بودیم؛ بسا بیشتر از خود هیتلر و سپاه اس اس و گشتاپوی او؛ به اینها تف و لعنت میفرستادیم».
آهای ای گونار عزیز؛ آهای ای شیرمرد بزرگ تاریخ مقاومت! ما را در تف و لعن خودتان به دشمن و عوامل پیدا و پنهان و مستقیم و غیر مستقیمش شریک بدانید!