لينك به منبع:
- 1397/04/31
فساد نهادینه شده
مدتهاست تقریباً تمام اقتصاددانهای حکومتی
از اصلاحپذیری وضعیت اقتصادی اظهار یأس و ناامیدی میکنند. یکی میگوید
اگر از آسمان طلا هم ببارد، هیچ مسألهیی حل نمیشود، آن یکی میگوید اگر
بزرگترین اقتصاددانهای دنیا هم بیایند نمیتوانند مسألهٔ اقتصاد رژیم را حل کنند. چرا؟ باز هم تمام مهرهها و اقتصاددانهای رژیم
با بیانهای مختلف، به تلویح یا تصریح میگویند بهدلیل اینکه سیستم یعنی
ساختار نظام فاسد است و این فساد هم از رأس است، بنابراین رژیم مثل آبکش
است، میلیاردها دلار پول هم که توی آن بریزی، یک ریالش هم نه اندوخته
میشود و نه نصیب مردم میشود. بنابراین همین اقتصاددانهای حکومتی
میگویند اگر اصلاحی هم قرار است بشود، باید اصلاح سیاسی باشد. اصلاح
واقعی سیاسی هم چیزی است که رژیم به آن نمیتواند نزدیک شود، چرا؟ چون
تجربه رژیم شاه را و تجربه شوروی سابق را جلو چشمش دارد و میداند که اگر
دست به ترکیب این نظام تا مغز استخوان فاسد بزند، همه چیز فرو میریزد.
مهرهها و مقامات و رسانههای حکومتی هر یک گوشهیی از سونامی فساد را
برملا میکنند. مثلاً زیباکلام همسو با آخوند روحانی
در روز ۳۰تیر گفت: «آدام اسمیت هم وزیر اقتصاد شود، تغییر ایجاد نمیشود».
بعد هم کاسه کوزه فساد را بر سر باند رقیب شکست و افزود: «با افرادی مانند
ابراهیم رئیسی و قاسم سلیمانی هم مشکلات کشور حل نمیشود».
بعد
هم آدرس را در کارنامه ۴دهه حاکمیت آخوندها داده و میگوید: «مجموعه
سیاستهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... که ظرف ۴۰سال گذشته در کشور اجرا
کردهاند، باعث شده ما امروز در وضعیتی بحرانی قرار بگیریم. معتقدم به جای
دادن آدرسهای غلط باید به تحلیل سیاستهای کلان بینالمللی، اقتصادی که
ظرف چند دهه گذشته اجرایی کردهایم، بپردازیم».
این
متحد پشیمان باند روحانی سپس ترفند این باند را رو میکند. البته کارآیی
این ترفندها برای امیدوار کردن خوشخیالانی است که هنوز چشم به وعدههای
آخوندها دوختهاند ولو در حد از این ستون تا آن ستون! زیباکلام نوشته:
«شرایط بیشتر هل دادن به سمتی است که مردم فکر کنند مشکلات کشور ناشی از
عملکرد آقای نوبخت و شریعتمداری و... است و اگر این افراد تغییر پیدا کنند،
این مشکلات حل و فصل میشود. در حالی که اگر به جای کرباسیان آدام اسمیت
را هم بیاوریم، هیچ تغییری در وضعیت اقتصادی کشور ایجاد نمیشود».
حسین
راغفر، دیگر اقتصاددان رژیم همسو با باند روحانی در روز ۳۰تیر در حالی که
از شدت بحران مالی و فساد فراگیر درون نظام به وحشت افتاده گفت: «براندازی
از درون نظام صورت میگیرد». این را یک قلم از چپاولهای نظام نتیجه گرفته و
نوشته است: «اختصاص تقریباً ۲۰میلیارد دلار در یک مدت کوتاه برای واحدهایی
که فضاحت مالی برای کشور ایجاد کردهاند و در شرایطی که حتی یک دلار برای
کشور اهمیت دارد در تاریخ ۴۰ساله جمهوری اسلامی بیسابقه بوده و نشاندهنده
اقداماتی است که در راستای براندازی از درون نظام و بخش قابل ملاحظهیی
از نظام تصمیمگیری کشور صورت میگیرد». بعد هم به ماهیت رانتخوار و فاسد
«خود سیاستگذاران» نظام اذعان کرده و نوشته است: «بعید است که با ساختار و
ترکیب سیاستگذاران موجود، سیاستهای اضطراری دوران جنگ اعمال شود، چون
خود سیاستگذاران از این شرایط متنفع میشوند و باید گفت هیچ کاردی دسته
خود را نمیبرد. هیچ امیدی به اقدامات دولت و مجلس و دیگر نهادهای کشور
ندارم».
فرشاد
مومنی، اقتصاددان دیگر رژیم، در روز ۳۰تیر از «رانتهای مشکوک به بانکهای
خصوصی!» صحبت کرده و میگوید: «در یک بحث مستقل میتوان نشان داد که
بانکهای خصوصی به شیوهیی که در ایران مورد توجه قرار گرفتهاند، چه
رانتها و چه سوبسیدهای غیرمتعارفی دریافت کردهاند که خود این هم یک
مسألهٔ بسیار مشکوک و قابل رسیدگی هست». البته در مورد «مشکوک» بودن مسأله
تعارف کرده یا جانب احتیاط را برای حفظ موقعیتش رعایت کرده چرا که اینها
«همه با هم» خوب میدانند که این بنیاد فساد بر جیبهای هزار فامیل آخوند
پاسداری استوار است و اصلاً نکته مشکوکی در آن نیست. در دعواهای باندی هم
آنقدر به این ریشهها تحت عنوان «بالادستیها» و «نهادهای خاص» اشاره شده
که خواجه شیراز هم بینیاز از شرح است.
احمد
توکلی هم از باند خامنهای در روز ۳۰تیر به «فساد سیستماتیک اذعان کرده و
میگوید: «متأسفانه اینکه من میگویم در مرحله فساد سیستماتیک هستیم برای
این است که وقتی فساد به دستگاههای ناظر میرسد و آن را آلوده میکند این
میشود که سیستم دیگر توانایی ندارد از خودش در برابر فساد دفاع کند».
این
همان وضعیتی است که مردم بهدرستی میگویند گر حکم شود در نظام آخوندی دزد
گیرند، در مملکت هر آن که هست گیرند. تنها راه نجات کشور و اقتصاد هم عبور
شورشی از کنههای چسبیده به جان و مال مردم میگذرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر